معرفی
یکی از محصولات پلتفرم futureof.ir سلسه گفتگوهایی با خبرگان تکنولوژی درباره ی آینده و فناوری است. در این اپیزود از سلسه گفتگوهایی دربارهی هوش مصنوعی و آینده، دکتر مهدی محمدی، رئیس انجمن مدیریت فناوری و نوآوری ایران با دکتر کامران باقری مدیر عامل مرکز نوآوری اسمایلینو، شرکت دانشبنیان فعال در حوزهی هوش مصنوعی، مشاور نوآوری هولدینگ فناپ و گروه صنعتی گداختار ، درباره اقتصاد هوش مصنوعی، دربارهی تاثیرات هوش مصنوعی مولد بر کسبوکارها و آینده آموزش صحبت کردهاند.
دکتر کامران باقری مدیرعامل مرکز نوآوری «اسمایلینو» و بنیانگذار دستیار هوشمند «زیگپ» است. این دستیار هوشمند که بر اساس مدلهای زبانی بزرگ ساخته شده، یکی از مهمترین محصولات هوش مصنوعی در ایران به شمار میرود و خدمات متنوعی را به کاربران ارائه میدهد. دکتر باقری همچنین به عنوان استاد دانشگاه تهران، در حوزه مدیریت نوآوری و فناوری تدریس میکند و تجربیات ارزشمندی در این زمینه دارد.
این گفتگو با حمایت ویژه دبیرخانه برنامه ملی آینده نگاری علم و فناوری ایران و همچنین صندوق پژوهش فناوری غیر دولتی فناوریهای نوظهور دیجیتال و همراهی مجموعه ویکست و انجمن مدیریت فناوری و نوآوری ایران و با تهیهکنندگی صابر خسروی تهیه و تولید شده است.
به زودی
دکتر محمدی:سلام و خوش آمدید به برنامه فیوچراو. من مهدی محمدی هستم و امروز در ادامه سلسله گفتگوهایمان درباره آینده هوش مصنوعی، میزبان دکتر کامران باقری، بنیانگذار و مدیرعامل اسمایلینو هستیم. دکتر باقری، علاوه بر کارآفرینی در حوزه هوش مصنوعی، از اساتید برجسته مدیریت نوآوری و فناوری است و در دانشگاههای معتبری چون دانشگاه تهران تدریس میکند. امروز قصد داریم درباره آینده هوش مصنوعی مولد، مدلهای کسب و کار و فرصتهای تجاری آن صحبت کنیم. دکتر باقری، خوش آمدید.ّ
دکتر باقری: سلام و تشکر از شما و بینندگان برنامه. امیدوارم گفتگوی امروز برای همه مفید باشد.
دکتر محمدی:دکتر باقری، از زمان ظهور دستیارهای هوشمند مبتنی بر مدلهای زبانی بزرگ، بهویژه از زمانی که ChatGPT در مدت کوتاهی میلیونها کاربر جذب کرد، به نظر میرسد با نوع جدیدی از کسب و کارها مواجه هستیم که حتی مدلهای دیجیتالی پس از سال 2007 را نیز دستخوش تغییر میکنند. شما که از پیشگامان این حوزه در ایران هستید، مهمترین روندها در فضای هوش مصنوعی مولد را چه میدانید؟
دکتر باقری: اجازه دهید ابتدا یک نکته مهم را روشن کنم. هوش مصنوعی پدیدهای نوظهور نیست و حداقل 70 سال از زمان طرح این مفهوم میگذرد. این حوزه فراز و نشیبهای زیادی را پشت سر گذاشته است. متخصصان از دو “زمستان هوش مصنوعی” صحبت میکنند، دورههایی که انتظارات برآورده نشد و سرمایهگذاریها کاهش یافت.
اما آنچه امروز دربارهاش صحبت میکنیم، نسل جدیدی از هوش مصنوعی است که به آن “هوش مصنوعی مولد” یا “سازنده” میگوییم. این پدیده برای عموم مردم با معرفی ChatGPT در اواخر سال 2022 (اواخر 1401 شمسی) شناخته شد.
لازم است تأکید کنم که تخصص دانشگاهی من در هوش مصنوعی نیست، اما به واسطه کسب و کارم در این حوزه، عمیقاً درگیر آن هستم. در اسمایلینو، من افتخار همکاری با دکتر رئیسی را دارم که از عمیقترین متخصصان هوش مصنوعی در کشور است و من نیز از ایشان بسیار میآموزم.
دکتر محمدی:بسیار ممنون از این توضیحات جامع. لطفاً درباره روندهای اصلی در حوزه هوش مصنوعی مولد بیشتر توضیح دهید.
دکتر باقری: اجازه دهید به نکته مهمی اشاره کنم. این نسل جدید هوش مصنوعی توانایی درک کلمات را دارد. اگر به زبان ساده بخواهیم توضیح دهیم، در سال 2017 دانشمندان گوگل مقالهای منتشر کردند که بعدها مشخص شد اهمیت بسیار زیادی داشته است. عنوان این مقاله “Attention Is All You Need” بود.
قبل از این، سیستمهای پیشبینی کلمات بعدی در اپلیکیشنها، صرفاً بر اساس کلمات اولیه حدس میزدند که کلمه بعدی چه میتواند باشد. اما مشکل اینجا بود که بسیاری از کلمات در زمینههای مختلف معانی متفاوتی دارند. مثلاً کلمه “interest” در یک جا به معنای “علاقه” است و در جای دیگر به معنای “نرخ بهره”. این امر باعث میشد که احتمال انحراف مسیر پیشبینی پس از آن کلمه بسیار زیاد باشد و دقت سیستم پایین بیاید.
در آن مقاله، دانشمندان گوگل مدلی ارائه دادند که کل یک متن را در نظر میگرفت تا معنی را بهتر درک کند. به زبان ساده، اگر هر کلمه را با تمام کلمات جمله مرتبط کنیم، میتوانیم زمینه را بهتر تشخیص دهیم. مثلاً وقتی درباره “نرخ بهره” صحبت میکنیم، احتمالاً کلماتی مانند “بانک” یا “اقتصاد” هم در متن وجود دارند که به تشخیص موضوع کمک میکنند.
با افزایش توان پردازش، این سیستمها میتوانند حجم بیشتری از متن را همزمان درک کنند. مثلاً میتوانند یک صفحه کامل را بخوانند، ابتدا یک برداشت کلی از آن داشته باشند و سپس برای درک هر کلمه، آن را در زمینه کل متن بررسی کنند. این فرآیند با استفاده از میلیاردها صفحه متن که قبلاً پردازش شده، انجام میشود و باعث میشود درک سیستم عمیقتر و عمیقتر شود.
در حال حاضر، وقتی یک کتاب را به این سیستم میدهیم، میتواند کل کتاب را صفحه به صفحه یا حتی جمله به جمله پردازش کند. هر چه توان پردازش بیشتر میشود، دقت نیز افزایش مییابد زیرا سیستم میتواند مفاهیم را دقیقتر و کلیتر درک کند.
دکتر محمدی: پس در واقع این سیستمها زبان انسان را میفهمند؟
دکتر باقری: بله، نتیجه نهایی این است که سیستم زبان انسان را درک میکند. وقتی سیستم میداند که یک کلمه در یک زمینه خاص چه معنایی دارد، میتواند آن را در جای درست تولید کند. این باعث میشود به نظر برسد که زبان انسان را میفهمد. البته بحث درباره اینکه آیا واقعاً میفهمد یا نه، و آیا این هوش واقعی است یا فقط شبیهسازی هوش، موضوعی فلسفی است که امروز قصد ورود به آن را نداریم.
دکتر محمدی: این فناوری چه تأثیری بر زندگی و کسب و کار مردم گذاشته است؟
دکتر باقری: این فناوری واقعاً دری را به روی هزاران امکان جدید گشوده است که قبلاً قابل تصور نبود. مردم با آن عکس میسازند، متن تولید میکنند و در بسیاری از زمینهها از آن استفاده میکنند. هر جا که صحبت میکنم، مثلاً در دانشگاه، تقریباً همه حاضران با آن کار کردهاند و حدود نیمی از آنها روزانه از آن استفاده میکنند. این برای فناوریای که فقط حدود دو سال از معرفیاش میگذرد، بسیار قابل توجه است.
قدرت این فناوری در تغییر دادن فضای زندگی، کسب و کار، سیاست و امنیت بسیار چشمگیر است. اهمیت درک زبان انسان در این است که تمام مزیت انسان در توانایی حرف زدن، برقراری ارتباط زبانی، قصهگویی و باور کردن قصهها بوده است. حال اگر سیستمی بتواند این زبان را بفهمد، گویی تمام دانش بشر که در قالب کلمات کدگذاری شده را درک کرده است.
اجازه دهید مثالی بزنم تا منظورم از اینکه این فقط بخش کوچکی از قابلیتهای هوش مصنوعی است را روشن کنم. ما در حال حاضر علاوه بر دستیار صوتی فراگیر، یک محصول چتبات داریم که به سؤالات پاسخ میدهد. قبل از این، سیستمها باید سؤال را با لیستی از سؤالات از پیش تعیین شده تطبیق میدادند و پاسخ مربوطه را ارائه میکردند. دقت این سیستمها از 80 درصد فراتر نمیرفت و فرآیند بسیار مکانیکی بود.
اما اکنون، ما چتباتی ساختهایم که مانند یک انسان با شما صحبت میکند. این سیستم میتواند چندین سؤال را در یک پرسش تشخیص دهد، اولویتبندی کند و در صورت لزوم محاسبات یا استنتاجهای لازم را انجام دهد. تجربه کاربر به گونهای است که احساس نمیکند با یک ماشین در حال گفتگو است.
دکتر محمدی: این قابلیتها چه کاربردهایی میتواند داشته باشد؟
دکتر باقری: اولین چیزی که به ذهن میرسد، جایگزینی سیستمهای قدیمی سؤال و جواب در وبسایتها و اپلیکیشنهاست. اما کاربردهای آن بسیار فراتر از این است. برای مثال، در سازمانهای بزرگ با هزاران صفحه آییننامه، این سیستم میتواند به سؤالات کارکنان درباره قوانین سازمانی، کد لباس، ساعات کاری و مرخصی پاسخ دهد.
در حوزه آموزش، میتوان از این فناوری برای ایجاد دستیارهای هوشمند برای کتابهای درسی استفاده کرد. این میتواند نقش معلمان، حقوقدانان و مشاوران مالی را تغییر دهد.
دکتر محمدی: آیا این به معنای جایگزینی کامل نیروی انسانی است؟
دکتر باقری: این سؤال مهمی است. در حال حاضر، میتوان هوش مصنوعی فعلی را مانند یک کودک 4 ساله در نظر گرفت که با دقت نزدیک به 100 درصد پاسخ میدهد. تصور کنید این سیستم سه سال دیگر چه قابلیتهایی خواهد داشت. این ما را به فکر وا میدارد که آیا واقعاً به معلم انسانی نیاز داریم که محدودیتهای زمانی و فیزیکی دارد.
من خودم در دانشگاه در حوزه نوآوری و مدیریت مالکیت فکری تدریس میکنم. اگر قرار باشد یک بات با همان دقت و حتی جامعتر از من پاسخ دهد، آیا نیازی به حضور من در دانشگاه خواهد بود؟
دکتر محمدی: بله، این تغییرات بسیار سریع است. حتی فرزندان ما هم به سرعت در حال استفاده از این فناوریها هستند.
دکتر باقری: دقیقاً. ما با پدیدهای روبرو هستیم که تازه نوک کوه یخ آن نمایان شده است و تعابیر بسیار متفاوتی پیدا خواهد کرد. نکته مهم این است که اگر به تاریخچه هوش مصنوعی از زمان آلن تورینگ در دهه 1950-1960نگاه کنیم، میبینیم که دو “زمستان هوش مصنوعی” را پشت سر گذاشتهایم.
دکتر محمدی: چه عاملی باعث شد که هوش مصنوعی مولد (Generative AI) این بهار جدید را برای حوزه هوش مصنوعی ایجاد کند؟
دکتر باقری: یکی از مهمترین عوامل این بود که در دورههای ابتدایی توسعه هوش مصنوعی، تلاش زیادی برای پیوند دادن آن با سختافزار و رباتیک صورت گرفت. سرمایهگذاریهای عظیمی در آمریکا و ژاپن انجام شد، اما به دلیل نیاز به سختافزارهای پیچیده و گرانقیمت، این پروژهها به موانع برخوردند. کاربردهای عملی چندانی از آنها بیرون نیامد و سرمایهگذاران پشیمان شدند. این اتفاق باعث تغییر پارادایم و نوع نگاه به هوش مصنوعی شد.
این تغییر پارادایم باعث شد که ما به جای تمرکز بر سختافزار، به استفاده از هوش مصنوعی به عنوان یک دستیار هوشمند در حوزههای مختلف روی آوریم. این دستیار میتواند در تدریس، یادگیری، مشاوره حقوقی، مشاوره مالی و هر حوزهای که نیاز به تحلیل داده و ارائه پیشنهاد دارد، مورد استفاده قرار گیرد. این تغییر پارادایم، پنجره بزرگی از فرصتها را پیش روی هوش مصنوعی گشود.
در حال حاضر، ما با سیستمی مواجه هستیم که در مقایسه با تواناییهای انسانی، مانند یک کودک 4 ساله عمل میکند. برخی معتقدند که GPT-4 در سطح یک دانشآموز دبیرستانی است، و اگر نسخه 5 آن منتشر شود، احتمالاً عملکردی در سطح یک فرد با مدرک دکترا خواهد داشت. این پیشرفت سریع، حتی تصور آینده را برای ما دشوار میکند.
دکتر محمدی: بله، این پیشرفتها واقعاً شگفتانگیز است. من شخصاً از این فناوری برای تحلیل و خلاصهسازی مقالات برای تدریس در دانشگاه استفاده میکنم و عملکرد آن بسیار خوب است. با این حال، چند نکته مهم در مورد آینده این فناوری وجود دارد:
اول، مسائل اخلاقی بسیار پررنگ خواهند شد و احتمالاً مداخلات حاکمیتی و سیاستگذارانه برای کنترل جنبههای اخلاقی آن شکل خواهد گرفت. این سیستمها میتوانند سوگیری داشته باشند که میتواند خطرناک باشد و مسیرهای تحقیقاتی یا نوع نگاه ما را نسبت به موضوعات مختلف محدود کند.
دوم، برای توسعه کاربردهای این فناوری در حوزههای مختلف، احتمالاً باید به سمت شخصیسازی حرکت کنیم. به عنوان مثال، برای استفاده در سازمانها، باید آییننامهها و دستورالعملهای خاص آن سازمان به سیستم آموزش داده شود.
به نظر شما، علاوه بر این دو روند (شخصیسازی و مسائل اخلاقی)، چه موضوعات دیگری میتوانند جهتگیری آینده این فناوری را تحت تأثیر قرار دهند؟ همچنین، آیا این فناوری را جایگزین انسان در ایجاد کسبوکارهای جدید میدانید یا آن را فرصتی برای خلق کسبوکارهای جدید توسط انسانها میبینید؟
دکتر باقری: این موضوع قطعاً یک فرصت است. من بر اهمیت مسائل اخلاقی تأکید میکنم، اما در حال حاضر حتی نمیتوانیم تمام تبعات اخلاقی آن را پیشبینی کنیم. این یک فناوری چندمنظوره است، مانند اختراع برق. بیل گیتس در روزهای اول، آن را با اختراع برق و اینترنت مقایسه کرد.
تصور کنید ما در کارگاه ادیسون نشستهایم و او تازه لامپ را اختراع کرده است. در آن زمان، پیشبینی تمام کاربردهای برق در زندگی امروزی ما غیرممکن بود. یا زمانی که موتور احتراق داخلی اختراع شد، هیچکس نمیتوانست تصور کند که روزی صدها میلیون خودرو در خیابانها تردد خواهند کرد.
حتی در مورد اینترنت، زمانی که اولین بار چند کامپیوتر به هم متصل شدند، کسی نمیتوانست تمام کسبوکارها و خدمات اینترنتی امروزی را پیشبینی کند. خطرات و تأثیرات فرهنگی و سیاسی آن نیز قابل پیشبینی نبود.
ما اکنون با پدیدهای مشابه روبرو هستیم. هوش مصنوعی مولد یک فناوری همهکاره است که تمام ابعاد زندگی ما را تحت تأثیر قرار خواهد داد. تفاوت اصلی این است که در حالی که گسترش فناوریهای قبلی دههها طول کشید، این تغییرات احتمالاً در عرض چند سال اتفاق خواهند افتاد.
آنچه میخواهم بر آن تأکید کنم، اهمیت رویاپردازی در مواجهه با چنین پدیدهای است. دری به روی ما گشوده شده که در آن سوی آن، امکانات بیشماری وجود دارد. اگرچه ما نمیدانیم این امکانات دقیقاً چه هستند، اما میدانیم که فرصتهای بسیاری پشت این در نهفته است.
در حوزه کسب و کار، نگاه خطی به این پدیده میتواند منجر به شکست شود. صرفاً بهبود تدریجی فرآیندهای موجود با استفاده از هوش مصنوعی، رویکرد برنده نخواهد بود. این فناوری فرصتهایی را فراهم کرده که ممکن است اصلاً در راستای فعالیتهای فعلی ما نباشد.
به عنوان مثال، در حوزه آموزش، این فناوری میتواند کسب و کارهای جدیدی ایجاد کند که فراتر از بهبود کلاسهای درس سنتی است. میتوان رابطهای کاربری جذاب و تعاملی برای یادگیری ایجاد کرد که دانشآموزان را به شدت جذب کند.
این روزها من درباره سواد هوش مصنوعی صحبت میکنم که بسیار مرتبط با این موضوع است. به عنوان مثال، اکنون میتوان به سادگی با فشردن چند دکمه در یک برنامه هوش مصنوعی زیگپ، به زبان ژاپنی مکاتبه کرد، بدون اینکه فرد سالها زبان و فرهنگ ژاپنی را آموخته باشد.
همچنین، در حوزه هنر که همیشه تصور میشد آخرین حوزهای است که هوش مصنوعی به آن ورود میکند، شاهد پیشرفتهای شگفتانگیزی هستیم. دوست مشترک ما، مسعود زمانی، اخیراً اولین آلبوم موسیقی تولید شده توسط هوش مصنوعی را منتشر کرد. در این آلبوم، سناریو، صدا و تمام عناصر موسیقی توسط هوش مصنوعی خلق شده است.
این بسیار جالب و حیرتانگیز است. تصور کنید فردی که هرگز ساز نزده و با تجهیزات تخصصی موسیقی کار نکرده، اکنون میتواند با استفاده از هوش مصنوعی موسیقی تولید کند. این پدیده در حوزههای دیگر مانند تولید فیلم نیز در حال وقوع است.
پیشبینی میشود تا پایان سال جاری میلادی، فیلمهای سینمایی کاملاً تولید شده توسط هوش مصنوعی به روی پرده بروند. این امر میتواند موانع ورود به صنعت فیلمسازی را به شدت کاهش دهد. در آینده نزدیک، یک جوان خلاق 16 ساله در هر نقطه از کشور میتواند یک فیلم سینمایی بلند تولید کند و به نمایش بگذارد.
این تحولات در تمام حوزهها از جمله ادبیات، موسیقی و فیلمسازی در حال وقوع است و به نظر میرسد که محدودیتی برای آن وجود ندارد. این امر سؤالات مهمی را درباره آینده صنایع سنتی و نحوه تعامل آنها با این فناوریهای جدید مطرح میکند.
پس ما به نوعی سواد جدید نیاز داریم. این سواد صرفاً مربوط به یادگیری ماشین یا شبکههای عصبی نیست، بلکه سواد شناخت این پدیده و استفاده از ابزارهای مرتبط با آن است. این نوع سواد میتواند افراد را به متخصصان حوزههای مختلف تبدیل کند. به عنوان مثال، میتواند کامران باقری را به یک مترجم ژاپنی، موسیقیدان یا فیلمساز تبدیل کند. سؤال اصلی این است که افراد میخواهند به چه چیزی تبدیل شوند؟ در این شرایط، رؤیاپردازی اهمیت بسیار زیادی پیدا میکند.
نکته مثبت این است که این فناوری فرصتهای بیشماری را در اختیار افراد قرار میدهد و موانع ورود به بسیاری از حوزهها را از بین میبرد. به عنوان مثال، یک جوان علاقهمند میتواند بدون ایراد به زبان انگلیسی مکاتبه کند و از فرصتهای ناشی از آن بهرهمند شود. همچنین میتواند موسیقی بسازد، متن تولید کند، مقاله خلاصه کند، پاورپوینت بسازد و ارائه دهد. اینها همه فرصتهای جدیدی هستند که در اختیار افراد قرار میگیرد.
البته این فناوری تهدیداتی نیز به همراه دارد. در حال حاضر، تمام شرکتهای فناوری در حال کاهش نیروی انسانی خود هستند، زیرا هوش مصنوعی قادر به انجام بسیاری از وظایف، از جمله کدنویسی تمیز، است. به عنوان مثال، اکنون میتوان پوستر یک رویداد را در کمتر از 5 دقیقه با استفاده از هوش مصنوعی طراحی کرد، کاری که قبلاً ممکن بود چند ماه طول بکشد.
این واقعیت که این عبارت «هوش مصنوعی صرفاً مکمل انسان است»، جملهای زیبا و رسانهای است. اما واقعیت ممکن است تلختر از این باشد. به عنوان مثال، میلیونها نفر در هند که در مراکز تماس کار میکنند، ممکن است به زودی شغل خود را از دست بدهند، زیرا محصولات مبتنی بر هوش مصنوعی میتوانند جایگزین آنها شوند.
اگرچه فرصتهای شغلی جدیدی ایجاد خواهد شد، اما احتمالاً به همان نسبت شغلهای از دست رفته نخواهد بود. نکته جالب این است که ما فکر میکردیم هوش مصنوعی ابتدا کارهای روتین را انجام خواهد داد و در آخر به بخشهای خلاق خواهد رسید، اما برعکس شد.
این موضوع با پیشرفت در حوزه رباتیک نیز ارتباط پیدا میکند. هر سال هزینههای تولید رباتها کاهش مییابد و عملکرد و دقت آنها بهبود مییابد. این یعنی هوش مصنوعی میتواند به عنوان مغز این رباتها عمل کند و برای انجام کارهای روتین بدنی نیز مناسب باشد.
و این فقط محدود به رباتهای انساننما نیست. به عنوان مثال، خودروهای خودران نیز نوعی ربات هستند که میتوانند میلیونها راننده را بیکار کنند. این چالشهای بزرگی را ایجاد میکند که نیاز به رؤیاپردازی و تفکر خلاقانه برای حل آنها داریم.
ما باید در سطح فردی، سازمانی و ملی به صورت گستردهتر فکر کنیم. نیاز به افرادی داریم که خارج از چارچوبهای معمول فکر کنند. همچنین باید سریعاً سواد هوش مصنوعی را گسترش دهیم. من شخصاً این را به عنوان یکی از رسالتهای خود در نظر گرفتهام و در حال ایجاد مدرسهای برای آموزش این سواد به دانشآموزان دبیرستانی هستم.
دکتر محمدی: به نظر من، بخش عمدهای از تأثیرات هوش مصنوعی مولد که ما دربارهاش صحبت میکنیم، در جایی شکل میگیرد که دادههای در دسترس وجود دارد. این موضوع اهمیت دسترسی به دادههای با کیفیت را نشان میدهد.
دلیل اینکه حوزه خلاقیت انسانی سریعتر تحت تأثیر قرار گرفته، دسترسی به دادههای گسترده در این زمینه است. ما به تعداد زیادی نقاشی، عکس و نوشتههای انسانی دسترسی داریم. در مقابل، در حوزههایی مانند دادههای صنعتی یا خطوط تولید شرکتها که دسترسی محدودتر است، نفوذ هوش مصنوعی کمتر بوده است. در این موارد، احتمال سفارشیسازی بیشتر است و شرکتها میتوانند با دادههای محلی خود، سیستمها را آموزش دهند.
دکتر باقری: با صحبت شما موافقم، اما باید به دو جنبه هوش مصنوعی توجه کرد: یکی دادهای که با آن آموزش داده شده و دیگری مدل فهم آن. وقتی ما برای سازمانی یک سیستم اختصاصی مینویسیم، از همان مغز آموزش دیده با دانش فراگیر استفاده میکنیم و فقط به آن میگوییم به دادههای جدید نگاه کند. عملکرد آن در این شرایط حیرتانگیز است.
و جالب است بدانید که پیشبینی شده تا آخر امسال دو میلیون مدل زبانی بزرگ خواهیم داشت. این مدلها به سرعت متنباز و ارزان میشوند. حتی در بازار ایران، مدلهایی وجود دارند که عملکردشان در زبان فارسی بهتر است. این تغییرات بزرگی در سازمانها ایجاد میکند.
اگر سازمانی دادههای غنی و جذابی داشته باشد یا برای بهبود پلتفرم دادهاش عمل کند، آنگاه صنعت دچار تحولات عجیبتری خواهد شد.
دکتر محمدی: من شخصاً هر روز با کاربردهای مختلف این فناوری سر و کار دارم و نتایج بسیار جالبی میبینم. به عنوان مثال، من از یک سرویس تبدیل گفتار به متن استفاده کردم. اگرچه در زبان فارسی هنوز ضعفهایی وجود دارد، اما وقتی متن حاصل را به سیستم هوش مصنوعی دادم تا ویرایش کند، نتیجه بسیار عالی بود. کاری که ممکن بود یک هفته زمان ببرد، در چند ثانیه انجام شد و کیفیت آن حتی از ویرایش خودم بهتر بود.
این قدرت در ترجمه نیز مشهود است، حتی برای زبان فارسی که نسبتاً در فضای هوش مصنوعی و اینترنت محجور است. همچنین در زمینههای تخصصی مانند تحلیل مالی و مالیاتی نیز عملکرد قابل توجهی دارد.
این فناوری فرصتهای زیادی ایجاد میکند و بسیاری از کارهایی که قبلاً نیاز به متخصص داشت، احتمالاً در پنج سال آینده با هوش مصنوعی قابل انجام خواهد بود. البته این موضوع خطراتی نیز دارد و ممکن است برخی کسب و کارها را از بین ببرد.
سؤال کلیدی من این است: از نظر شما که جزو پیشگامان استفاده از این فناوری هستید، کدام حوزهها در کسب و کار بیشترین رشد را در استفاده از هوش مصنوعی خواهند داشت؟ یا به عبارت دیگر، کدام حوزهها بیشترین کاربرد را خواهند داشت؟
دکتر باقری: اجازه دهید مثالی بزنم. در گذشته، مشاوره در بازار سرمایه یک تخصص کمیاب و گرانقیمت بوده است. تعداد شرکتها و افرادی که به مشاور بازار سرمایه دسترسی داشتند، بسیار محدود بود. اما تصور کنید اگر یک سیستم هوش مصنوعی بتواند در لحظه، بهترین سناریوی سرمایهگذاری را ارائه دهد و همه افراد دسترسی آسان و ارزان به این مشاوره داشته باشند. این امر میتواند کل مفهوم بازار سرمایه را دگرگون کند.
در حوزه دیگری، ما یک موتور پیشنهاددهنده ویدیو مبتنی بر هوش مصنوعی ساختهایم که قادر است محتوای ویدیو را عمیقاً درک کند. این سیستم میتواند برچسبها، دادههای مرتبط، مصاحبهها، متن فیلم و حتی صحنههای خاص را تحلیل کند.
دکتر محمدی: این قابلیتها بسیار حیرتانگیز هستند. آیا میتوانید بگویید که از نظر شما، کدام صنایع بیشترین تأثیر را از این فناوری خواهند پذیرفت؟
دکتر باقری: واقعیت این است که تقریباً هیچ صنعتی از تأثیر این فناوری در امان نخواهد بود. ما در حال حاضر شاهد تحولات عظیمی در تمام حوزهها هستیم. مسابقهای جهانی آغاز شده است که در آن، افراد و شرکتها در سراسر دنیا در حال کشف کاربردهای جدید این فناوری هستند.
نکته مهم این است که این فناوری فرصتهای برابری را برای همه ایجاد کرده است. یک جوان در سمنان تقریباً همان دسترسی به این ابزارها را دارد که فردی در کالیفرنیا. این یک فرصت بینظیر است که ما نباید از دست بدهیم.
نظر میرسد که ما باید روی پرورش خلاقیت و جسارت در استفاده از این فناوریها تمرکز کنیم.متأسفانه، نظام آموزشی ما اغلب این جسارت را در دانشآموزان از بین میبرد. ما باید به فرزندانمان در خانه، مدرسه و دانشگاه جسارت بدهیم تا بتوانند از این فرصتهای جدید استفاده کنند.
دکتر محمدی: به نظر شما، ما باید چه چیزهایی را به نسل جدید آموزش دهیم تا برای این عصر جدید آماده باشند؟
دکتر باقری: سواد در این عصر جدید فراتر از خواندن و نوشتن است. ما باید نوع نگاه به جهان پیرامون را تغییر دهیم. من در کلاسهایم در دانشگاه تهران، حتی در درسی مانند مدیریت مالکیت فکری، زمان زیادی را صرف بحث درباره این تغییرات و چگونگی آماده شدن برای آینده میکنم. ما باید به دانشجویان جسارت دهیم تا چارچوبهای قدیمی را کنار بگذارند و به شیوههای جدید فکر کنند.
اگرچه ممکن است موسیقی تولید شده توسط هوش مصنوعی هنوز به استانداردهای حرفهای نرسیده باشد، اما این امکان وجود دارد که در آیندهای نزدیک، مثلاً یک ماه دیگر، بتوان یک آلبوم موسیقی با استفاده از این فناوری منتشر کرد. این فناوری همچنین فرآیندهایی مانند نوشتن نامههای درخواست یا رزومه را که قبلاً زمانبر بودند، به مسائلی چند دقیقهای تبدیل کرده است. این امر مسیر یافتن فرصتهای شغلی و تحصیلی را بسیار تسهیل میکند.
این فناوری نه تنها کارهای موجود را سادهتر میکند، بلکه میتواند کیفیت زندگی گروههای مختلف جامعه، از جمله سالمندان و افراد دارای ناتوانی جسمی را بهبود بخشد. با استفاده از رابطهای کاربری صوتی به زبان فارسی، این افراد میتوانند راحتتر از خدمات مختلف استفاده کنند.
دکتر محمدی: دقیقاً. من معتقدم که در آینده نزدیک، هوش مصنوعی به ما امکان میدهد زمان بیشتری را صرف علایق و فعالیتهایی کنیم که قبلاً برای کسب تخصص در آنها نیاز به صرف زمان زیادی داشتیم. به عنوان مثال، من همیشه به فیلمنامهنویسی علاقه داشتهام، اما هرگز فرصت شرکت در کلاسهای آن را نداشتم. با کمک هوش مصنوعی، احتمالاً میتوانم این مهارت را در زمان کوتاهتری کسب کنم. هرچند از دیدگاه رقابت در آمدی این فیلمنامه با اثر فیلمنامه نویس ماهر صحبت نمیکنم، اما این هوش مصنوعی میتواند امکان رسیدن به علاقهمندی را ایجاد کند.
دکتر باقری: موافقم. من هم در گذشته به نقاشی علاقه داشتم و حتی در مسابقات کشوری مقام کسب کردم، اما با شروع کار حرفهای، دیگر فرصتی برای پرداختن به آن نداشتم. هوش مصنوعی میتواند این فرصت را دوباره فراهم کند.
تغییرات مانند یک موج بزرگ است که به سرعت به ما نزدیک میشود. مانند صحنهای از فیلم “Interstellar” که شخصیتها ناگهان متوجه میشوند موجی عظیم به سمتشان میآید. ما به عنوان ایرانیان، چه در حوزه فرهنگ، کسب و کار، سیاست یا امنیت، باید این موج را درک کنیم و برای آن آماده شویم، وگرنه قطعاً عقب خواهیم ماند.
دکتر باقری: متأسفانه، مشکلات اقتصادی و درگیریهای روزمره باعث شده توجه مردم و مدیران از این تحولات مهم منحرف شود. بسیاری از کسب و کارها آنقدر درگیر مسائل جاری هستند که فرصتی برای دیدن این موج بزرگ ندارند.
به همین دلیل است که گفتگوهایی مانند این بسیار ارزشمند هستند. ما باید تلاش کنیم این مباحث را به طور گستردهتری مطرح کنیم تا میلیونها ایرانی و مدیران کسب و کارها، از شرکتهای کوچک گرفته تا سازمانهای بزرگ، به سرعت از این تحولات آگاه شوند و بتوانند برای آن برنامهریزی کنند.
دکتر محمدی : استعاره شما بسیار مناسب است. ما میتوانیم این پدیده را یا به عنوان یک کوه ثابت ببینیم که باید به سمت آن برویم، یا به عنوان یک موج پویا که باید بر آن سوار شویم. تفاوت بین این دو نگرش، تفاوت بین برندگان و بازندگان در این عرصه جدید خواهد بود.
بسیار خرسندم که توانستیم در مورد این دو دیدگاه گفتگو کنیم. مایلم نکته آخری را اضافه کنم. میدانم که شما در حال ترجمه کتابی با عنوان “موجی که میآید” نوشته مصطفی سلیمان هستید. سلیمان بنیانگذار DeepMind بوده و اگر اشتباه نکنم، در حال حاضر مدیر بخش هوش مصنوعی مایکروسافت است. امیدوارم پس از اتمام ترجمه، بتوانیم فعالیتهای ترویجی را در مورد این کتاب آغاز کنیم. شاید بتوانیم در برنامه دیگری به طور مفصل درباره این کتاب صحبت کنیم. اگر مایلید، میتوانید خلاصهای از کتاب را ارائه دهید تا بعداً به صورت عمیقتر به آن بپردازیم.
دکتر باقری: البته. عنوان کتاب دقیقاً به همین موج اشاره دارد و تأکید میکند که این موج بسیار بلند است. در بخشی از کتاب، نویسنده با لحنی ملتمسانه از خوانندگان میخواهد که از این موضوع روی برنگردانند. او میگوید: “خواهش میکنم، هر چقدر هم که ترسناک به نظر برسد، مستقیم به آن نگاه کنید.” نویسنده تلاش کرده تا در این کتاب مفهوم این موج را به خوبی تشریح کند.
ترجمه این کتاب کار بسیار دشواری بوده است، زیرا متن اصلی به انگلیسی بریتانیایی نوشته شده که معمولاً پیچیدهتر است. با وجود محدودیتهای زمانی ناشی از مشغلههای شغلی و دانشگاهی، توانستم این ترجمه را به انجام برسانم و به زودی منتشر خواهد شد.
کتاب به خوبی پیامدهای هوش مصنوعی را با مثالهای عینی نشان میدهد. برای مثال، به حمله سایبری سال 2021 به سیستم درمانی انگلستان اشاره میکند که میلیاردها دلار خسارت به بار آورد. نویسنده هشدار میدهد که اگر چنین حملاتی در آینده مجهز به هوش مصنوعی مولد باشند، مقابله با آنها بسیار دشوارتر خواهد بود.
دکتر محمدی: این مثالها بسیار تأملبرانگیز هستند. به نظر میرسد کتاب دیدگاه جامعی نسبت به چالشهای پیش رو ارائه میدهد.
دکتر باقری: بله، دقیقاً. نویسنده تأکید دارد که برای مواجهه با این چالشها، باید مستقیماً با آنها روبرو شویم. من این را بخشی از رسالت شخصی خود میدانم که این پیام را گسترش دهم و قصد دارم فعالیتهایم را به انتشار کتاب محدود نکنم.
دکتر محمدی: بسیار سپاسگزارم از شما. متأسفانه محدودیت زمانی ما اجازه ادامه بحث را نمیدهد، اما امیدوارم بتوانیم در جلسهای دیگر به طور مفصل درباره این کتاب گفتگو کنیم.
امیدوارم این بحث درباره کاربردها و تأثیرات هوش مصنوعی مولد بر کسب و کارها و آینده ما، که باید آن را همچون موجی در حال نزدیک شدن در نظر بگیریم، برای مخاطبان مفید بوده باشد. امیدوارم این گفتگو بتواند نگرش و نحوه مواجهه ما با این آینده اجتنابناپذیر را تحت تأثیر قرار دهد. از همراهی شما سپاسگزارم.
یک پاسخ
دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ
درباره این قسمت:
- عنوان: مصاحبه با دکتر کامران باقری مدیرعامل مرکز نوآوری اسمایلینو
- مدت: ۱:۰۹:۰۴
- تاریخ انتشار: ۱۷ شهریور ۱۴۰۳
بسیار گفتگوی پر مغزی بود. چقدر خوشحالکننده است که در ایران هم به طور تخصصی روی هوش مصنوعی و مدلهای زبانی بزرگ داره کار میشه