کانسپت: فصل اول اپیزود اول

معرفی کتاب تئوری تکاملی تغییرات اقتصادی اثر نلسون و وینتر

معرفی کتاب تئوری تکاملی تغییرات اقتصادی نوشته‌ی نلسون و وینتر توسط دکتر مهدی محمدی، رئیس انجمن مدیریت فناوری و نوآوری ایران

کاور اپیزود اول کانسپت با عنوان معرفی کتاب نظریه تکاملی تغییرات اقتصادی

معرفی

در این ویدیو دکتر مهدی محمدی، رئیس انجمن مدیریت فناوری و نوآوری ایران و عضو هیئت‌علمی و دانشیار دانشگاه تهران، به معرفی یکی از مهم‌ترین کتاب‌های اقتصاد تکاملی، تحت عنوان An Evolutionary Theory of Economic Change، نوشته ریچارد نلسون و سیدنی وینتر می‌پردازد. این کتاب یکی از جریان‌سازترین کتاب‌ها در تاریخ مدیریت فناوری و نوآوری در جهان است.

این ویدیو یکی از سلسله ویدیوهای کانسپت است که در آن، هر بار به معرفی یکی از کتاب‌ها، مقالات و یا مفاهیم اصلی در مدیریت تکنولوژی و نوآوری پرداخته خواهد شد. این اپیزود با همراهی انجمن مدیریت فناوری و نوآوری ایران و مجموعه ویکست و به تهیه‌کنندگی صابر خسروی، تهیه شده است.

ویدئو
پادکست
متن پادکست

سلام من مهدی محمدی هستم؛ اینجا «فیوچر آو» و در ادامه سلسله ویدیو کست‌های کانسپت، امروز می‌خواهیم به بررسی یک کتاب بسیار مهم و کلاسیک در اقتصاد نوآوری و اقتصاد تکاملی بپردازیم. شاید می‌شود گفت، این کتاب پایه گذار کانسپت یا مفهومی به نام اقتصاد تکاملی است. این کتاب توسط دو نفر از پایه‌گذاران این مفهوم نوشته شده است: نلسون و وینتر.نلسون و وینتر در سال ۱۹۸۲ کتابی می‌نویسند که در واقع تحلیلی تکاملی از تغییرات اقتصادی بوده است. بر مبنای این کتاب یک تفسیر جدیدی از تغییرات اقتصادی توسط این دو فرد ارائه می‌شود که در مقابل یا به بیان بهتر، در کنار تحلیل های نئو کلاسیک، تفسیری جدید ارائه می‌کرد. آن‌ها معتقد بودند که هیچ بازار کاملی وجود ندارد و معتقد بودند که این رفتار شرکت‌هاست که در نهایت رفتار اقتصادی کشورها را شکل می‌دهد. پس میکروفاندیشن‌ها یا به بیان بهتر، زیربناهای خرد یک اقتصاد هست (خود شرکت‌ها و بنگاه‌ها) که نقشی کلیدی در رشد اقتصادی و در تکامل اقتصادی بازی می‌کنند. پس پویایی و تکامل شرکت‌ها و صنایع در طول زمان از طریق نوآوری و یادگیری است که می‌تواند تغییرات اقتصادی را در بلندمدت رقم بزند. 

این کتاب همان‌طور که از اسمش پیداست و همچنین از مفهوم اقتصاد تکاملی پیداست، از اصول تکامل داروینی تبعیت می‌کند. در واقع این کتاب سعی دارد تا با به عاریت‌گرفتن یک سری مفاهیم تکاملی، مفاهیم اقتصادی را در قالب تکامل توضیح و تفسیر نماید. در واقع، این کتاب، هر شرکت را به عنوان مهم‌ترین موتور محرک رشد اقتصادی و به عنوان یک موجود زنده تفسیر می‌کند. نویسندگان این کتاب معتقدند که هر موجود زنده عنصری است که برای بقا و پیشرفت خودش سعی دارد تا خودش را با محیطش تطبیق داده و سازگار کند؛ درست همان‌طور که موجودات زنده در طول تاریخ برای تکامل این کار را کردند. در این شرایط، افزایش قدرت تطبیق‌پذیری به تکامل منجر شده است و بقا. پس در درون اقتصاد تکاملی ما با این کانسپت مواجهیم که شرکت‌هایی باقی خواهند ماند که قدرت تطبیق پذیری و سازگاری با محیط را دارند و توسط محیط انتخاب می‌شوند. حالا وقتی می‌خواهیم این مکانیزم انتخاب طبیعی که از طریق محیط اتفاق می‌افتد را تفسیر کنیم، پس اول باید از این موضوع شروع بکنیم که واحدهای اصلی تغییر اقتصادی یعنی شرکت‌ها اصلاً چگونه در مسیر تکامل از طریق مکانیزم های نوآوری یادگیری و تطبیق‌پذیری خودشان با محیط، می‌توانند بقای خودشان را تضمین کنند. نویسندگان در ادامه این تحلیل وارد یک سری کانسپت‌های کلیدی می‌شوند. این کتاب برای آنکه بتواند تفسیر کند که مفهوم نوآوری و یادگیری در درون بنگاه به چه صورتی اتفاق می‌افتد، از واژه‌ای استفاده می‌کند به نام «روتین». 

در واقع روتین‌ها رویه‌های استانداردی هستند که شرکت‌ها برای اجرای عملیات خودشان از آن‌ها استفاده می‌کنند یا در واقع آن‌ها را مسلط می‌کنند بر عملیات خودشان. حالا ما اگر بخواهیم این‌ را شبیه سازی کنیم به ادبیات تکامل، در تکامل ما مفهومی داریم به نام «ژن» که در تکامل بیولوژیکی این ژن‌ها هستند که در واقع نقش اصلی را بازی می‌کنند در قدرت تطبیق‌پذیری بیولوژیک انسان‌ها یا موجودات. حالا در شرکت‌ها هم روتین‌ها نقش ژن را بازی می‌کنند. در واقع روتین‌ها همان ژن‌هایی هستند که به عنوان حافظه سازمانی رفتار تصمیم‌گیری‌های شرکت رو تحت تاثیر خودشان قرار می‌دهند و هر چقدر این ژن‌ها یا روتین‌ها قدرت تطبیق‌پذیری و تغییر بهتری را در درون شرکت‌ها ایجاد بکنند، احتمالاً آن شرکت در فرآیندهای یادگیری و نوآوری موفق‌تر خواهد بود. پس وقتی داریم در مورد ژن در تکامل بیولوژیک، یا در مورد روتین در تکامل شرکت‌ها صحبت می‌کنیم، روتین‌ها مجموعه عملیات‌ها یا در واقع فرآیندهایی هستند که در تولید، در توسعه محصولات، در سیستم‌های مدیریتی، در ساختار سازمانی، در مکانیزم‌های بازاریابی و در حتی مدیریت منابع انسانی خودشان را نشان می‌دهند و تفاوت سطح عملکرد و تطبیق‌پذیری بنگاه‌ها را در محیط‌های متغیر رقم می‌زنند. به همین خاطر، بعضی از شرکت‌ها که روتین‌های قابل تطبیق‌تری با تغییرات محیطی دارند یا به بیان بهتر، روتین‌هایی دارند که قابلیت پاسخگویی موثرتری به آن انتخاب طبیعی بازار یا تمایلات بازار دارند، احتمالاً  قدرت یادگیری نوآوریشان برای تطبیق با محیط، بیشتر از شرکت‌هایی است که روتین‌هایی دارند که در تضاد یا در تقابل با بازار است. پس منبع اصلی نوآوری در بنگاه‌ها، روتین‌هایی است که این روتین‌ها امکان تنوع، انتخاب، بقا و جهش را در شرکت‌ها ایجاد می‌کنند.

ما در این کتاب با ۴ کانسپت کلیدی مواجهیم: ۱. مفهوم تنوع یا وریشن؛ ۲. مفهوم انتخاب یا سلکشن؛ ۳. مفهوم بقا یا ریتنشن و ۴. مفهوم جهش یا میوتیشن یا متاسیون که مفاهیم کلیدی‌اند که ما استعاره گرفتیم از مفهوم تکامل در این کتاب. 

یک به یک این مفاهیم رو با همدیگه مروری بکنیم. مفهوم تنوع در اقتصاد تکاملی از اینجا شروع می‌شود که شرکت‌ها و صنایع از طریق نوآوری‌ها تجربه‌های مختلف حل مسائل مختلف سعی می‌کنند تا مجموعه متنوع و متکثری از روتین‌های عملیاتی را در قالب محصولات جدید، در قالب فرایندهای جدید و یا در قالب رویه‌های جدید خلق کنند. این تنوع به آن‌ها امکان می‌دهد که در محیط‌های پویا به طرق مختلفی عمل بکنند. پس اولین گام همیشه در فرایند تکامل وجود تنوع است. به قول داروین، مسیر کیفیت از کمیت گذر می‌کند؛ یعنی بدون وجود گونه‌های متکثر، گونه‌های برنده‌ای به وجود نمی‌آید. پس امکان ظهور گونه‌های برنده از طریق تنوع ایجاد می‌شود. حالا شما وقتی گونه‌های مختلفی از روتین‌ها را خلق می‌کنی و این گونه‌های مختلف روتین را تست می‌کنی، در تعامل بازار یا در تعامل با محیط؛ بعضی از این گونه‌ها انتخاب می‌شوند. به عبارت بهتر، بعضی از این گونه‌ها توسط یک مکانیزم انتخاب طبیعی توسط محیط پذیرفته می‌شوند یا شاید بهتر است بگوییم که بازار به عنوان مهم‌ترین مکانیزم انتخاب طبیعی در تکامل اقتصادی نقش بازی می‌کند و این بازار است که روتین‌های بهتر و سازگارتر با خودش را شناسایی می‌کند و باعث می‌شود که منابع بیشتری به این روتین‌ها تخصیص داده شود. به خاطر همین است که شما می‌بینید که مثلاً وقتی سیستم عامل‌ها در دهه ۱۹۶۰ و ۷۰ در حال شکل‌گیری و رشدبودند، گونه‌های متنوعی از سیستم عامل‌ها وجود داشت. ولی یک گونه از این سیستم عامل‌ها که بیشتر در واقع سیستم‌های عاملی بود که ویندوز یا همون مایکروسافت توسعه داد، مورد توجه بازار قرار گرفت. این سیستم عامل لزوماً بهترین سیستم عامل نبود؛ بلکه قابل تطبیق‌ترین سیستم عامل با بازار بود و بازار آن را پذیرفت. منابع بیشتری وارد توسعه آن سیستم عامل شد و از طریق آن منابع بیشتر بود که می‌بینیم که آن گونه، گونه انتخاب شده طبیعی در مکانیزم بازار شد. پس انتخاب طبیعی و بازار و محیط است که در نهایت گونه‌های موفق از گونه‌های ناموفق را جدا می‌کند. 

بخش بعدی یا مفهوم بعدی مفهوم بقا ریتنشن است. شرکت‌هایی که بتوانند به طور موفقیت‌آمیزی از از انتخاب طبیعی محیط و بازار عبور کنند و می‌توانند ژن‌ها و روتین‌هایی متناسب با بازار ایجاد کنند و به طور مستمر این روتین‌ها را در تعامل بازار بهینه‌سازی کنند، آن‌ها هستند که باقی می‌مانند. در طول این سده‌های اخیر ، ماتعداد زیادی شرکت دیده‌ایم که یک بار موفق بودند، یک دهه موفق بودند و بعد شکست خوردند و شرکت‌هایی می‌بینیم که بیش از ۱۰۰ سال قدمت دارند و توانستند روتین‌هایی طراحی بکنند که مکانیزم انتخاب طبیعی آن‌ها را پذیرفته و بقای بلندمدت این شرکت‌ها را تضمین کرده. پس تثبیت جایگاه رهبری شرکت‌ها بر مبنای میزان تکامل و تطبیق‌پذیری روتین‌هایشان در مکانیزم انتخاب طبیعی بازار طراحی می‌شود و تعریف می‌شود.

در نهایت مفهومی به نام جهش، متاسیون یا میوتیشن در اقتصاد تکاملی وجود دارد. جهش به تغییرات ناگهانی و عمده در روتین‌ها یا فرایندهای شرکت ها اطلاق می‌شود. دقت بکنیم که حتی ممکن است شما نوکیا باشید در سال ۲۰۰۷ و ۴۶ درصد سهام بازار دنیا را داشته باشی؛ روتین‌هایت روتین‌های غالب بازار باشد و انتخاب طبیعی بازار باشد ولی نتوانی در مواقعی که لازم باشد، جهش لازم در روتین‌ها و ژن‌های خودت ایجاد بکنی و یک شرکت دیگری به نام اپل از دنیای کامپیوتر بیاید مفهوم و محصولی بسازد به نام گوشی‌های هوشمند که جایگزین تو بشود و تو چون قدرت تطبیق‌پذیری و متاسیون و جهش در ژنتیک خودت نداشته باشی و قدرت جهش در فرایندها و روتین‌های خودت نداشته باشی، نمی‌توانی قدرت تطبیق‌پذیری لازم برای بقا را در خودت تضمین کنی. 

پس نوآوری‌های بزرگ تغییرات استراتژیک بزرگ و واکنش به شرایط بحرانی، یکی از مولفه‌های مهم در مکانیزم‌های تکاملی است که شرکت‌ها باید در درون خودشان ایجاد کنند. در نهایت باید گفت که این کتاب یک نوع جدیدی از مفهوم‌سازی تغییرات اقتصادی به توسعه اقتصادی را رقم زد. مفهومی که در مقابل نظریات استاندارد نئو کلاسیک، که اقتصاد را بر مبنای اقتصاد کامل مبتنی بر بازارهای کامل و مبتنی بر نقطه تعادل تعریف می‌کردند، ایستاد و مفهوم جدیدی تعریف کرد و گفت بازارها ناکاملند؛ اقتصادها دچار ناپیوستگی‌ها و تغییرات تکاملی هستند. 

در این نگاه، احتمالاً بر مبنای نظریه شومپیتر ما مواجهیم با یک سری موج‌های فناوری یا یک سری چرخه‌های تجاری و یک دیدگاه واقعی‌تری از اقتصاد ارائه کرد که در آن سیاست‌های اقتصادی بیشتر از اینکه باید معطوف بر سیاست‌های اقتصاد کلان و سیاست‌های پولی و مالی باشد، مبتنی بر تمرکز بر افزایش قدرت نوآوری و تطبیق‌پذیری بنگاه‌هاست و اقتصاد پویاتر، موفق‌تر و با رشد بالاتر است که می‌تواند بنگاه‌هایی پویاتر، با روتین‌ها و ژن‌هایی قابل تطبیق‌تر با محیط خلق بکند. 

متشکرم که در این ویدیو کست با من همراه بودید و این کتاب را سعی کردیم  تا خیلی کوتاه با هم مرور کنیم.

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

درباره این قسمت:

گفتگوهای مشابه:

تاریخ شفاهی اکوسیستم نوآوری و دانش‌بنیان ایران

Episode 2: Future of AI

Episode 1: Nelson Book

کانسپت

گفتگو با فرزین فردیس درباره تأثیر هوش مصنوعی و اقتصاد دیجیتال

گفتگو با نرگس محمدی و محمد صدر درباره سرویس‌های زیرساختی هوش مصنوعی