معرفی
یکی از محصولات پلتفرم futureof.ir سلسه گفتگوهایی با خبرگان تکنولوژی درباره ی آینده و فناوری است. در این اپیزود از سلسه گفتگوهایی دربارهی هوش مصنوعی و آینده، دکتر صابر خسروی ، مدیر مرکز نوآوری ویکست با محسن محمدیان، دربارهی استراتژیست و CHRO سابق بلوبانک درباره نئوبانکها و آینده صنعت بانکداری در ایران صحبت کردهاند. موضوع اصلی این گفتگو، تحولات صنعت بانکداری و ظهور نئوبانکها در دوران کرونا است.
گفتگو با آقای محسن محمدیان نشان داد که تحول در صنعت بانکداری به سمت نئوبانکها، پتانسیل عظیمی برای بهبود خدمات مالی و افزایش رضایت مشتریان به همراه دارد. با توجه به چالشهای موجود، همکاری و شناخت درست از نیازهای مشتریان و نظامهای پولی ضروری است. در نهایت، انتظار میرود که نئوبانکها به تدریج به بخشی جداییناپذیر از سیستم بانکی ایران تبدیل شوند.
این گفتگو با حمایت دبیرخانه آیندهنگاری ملی ایران، انجمن مدیریت فناوری و نوآوری ایران و همچنین مرکز نوآوری ویکست و به تهیهکنندگی صابر خسروی تهیه و تولید شده است.
دکتر خسروی: در سلسله گفتگوهایی پیرامون آینده و فناوری، امروز افتخار میزبانی از جناب آقای محسن محمدیان را داریم. ایشان از بنیانگذاران تیم بلوبانک و استراتژیست آن بودهاند و بعدها در رهبری تیمهای منابع انسانی فعالیت داشتهاند. در حال حاضر نیز یکی از پیشگامان حوزه فینتک در ایران هستند. آقای محمدیان، خیلی خوش آمدید.
دکتر محمدیان: سلام و عرض ادب دارم. بسیار سپاسگزارم که دعوت کردید و عذرخواهی میکنم که با تأخیر خدمتتان رسیدم. امیدوارم گفتگوی مفیدی داشته باشیم.
دکتر خسروی: خواهش میکنم. با توجه به سابقه آشنایی ما، اگر اجازه دهید، شما را به نام کوچک خطاب کنم. موضوع بحث امروز ما بیشتر در مورد فناوریهای تاثیرگذار در صنعت بانکداری است، به خصوص در دوره همهگیری کرونا. در این دوره، اصطلاح “نئوبانک” بسیار رایج شد. از لحاظ تاریخی، شاید اولین نمونه رسمی آن بانکینو بود، اما جدیترین و با بیشترین سهم بازار در حال حاضر، بلوبانک است. بعد از آن، بانکهای مختلف با عناوین گوناگون نئوبانکهای خود را راهاندازی کردند. وقتی از نئوبانک صحبت میکنیم، دقیقا از چه چیزی صحبت میکنیم؟
دکتر محمدیان: واقع، مفهوم نئوبانک در دنیا از سال 2015 با یک رویکرد کاملاً استارتاپی آغاز شد. در آن زمان، اصطلاح “چلنجر بنک” (Challenger Bank) برای آن انتخاب شد. چلنجر بنکها در واقع تیمهای استارتاپی متشکل از نسل جدید و متخصصان فناوری بودند که مفهوم سنتی بانک را به چالش میکشیدند. آنها سؤالاتی مطرح میکردند مانند: “چه کسی گفته بانک باید اینگونه باشد؟ چرا باید به مکان فیزیکی مراجعه کنیم؟ چرا باید این همه مدارک امضا کنیم؟”
دکتر خسروی: پس میتوان گفت که نئوبانک نمایانگر نگاهی متفاوت به مفهوم بانک است. نباید صرفاً به ابزارها و مصادیق امروزی آن بسنده کرد. مفهوم اصلی، بازنگری و بازآفرینی بانک است. این شبیه تحولی است که در صنعت حمل و نقل رخ داده است؛ از اسب به ماشین، از ماشین به هواپیما، و حالا به سمت شاتلهای فضایی. آیا تعریف شما از نئوبانک همین بازگشت به نیاز اصلی است؟
دکتر محمدیان: دقیقاً همینطور است. نئوبانک به معنای بازگشت به نیاز اصلی و پاسخگویی به آن با رویکردی نوین است. این مفهوم فراتر از ابزارها و ظواهر است. همانطور که شما اشاره کردید، در ادبیات نوآوری، چه در کتاب “Disruption” آقای کریستنسن و چه در دیدگاههای ایلان ماسک، تأکید بر این است که از بهبود مکرر فراتر رویم و به ریشه نیازها بازگردیم.
اگر به اصل نیاز بازگردیم، باید در نظر داشت که یک شهروند در دنیای امروز داراییهای متنوعی دارد. بانک محلی است که این داراییها را نگهداری، انتقال آنها را تسهیل و تسریع میکند و بر اساس آن، اعتبار ارائه میدهد. اما آیا دارایی ما صرفاً پول نقد است؟ از دیدگاه یک چلنجر بانک، باید این مسئله را به چالش بکشیم که چرا بانکها امروزه فقط پول نقد را به رسمیت میشناسند.
دکتر خسروی: بله، این نکته بسیار مهمی است. یعنی شما معتقدید که باید تعریف دارایی در نظام بانکی گسترش یابد؟
دکتر محمدیان: دقیقاً. تصور کنید فردی یک استاد دانشگاه برجسته با بار علمی قابل توجه است، یا پژوهشگری که مقاله ارزشمندی نوشته، یا کارآفرینی که تلاش زیادی کرده است. تا زمانی که اینها به پول تبدیل نشوند، بانک با آنها تعاملی ندارد. به نظر من، این یکی از نقاطی است که باید به چالش کشیده شود. تمام انواع داراییهای مشهود و نامشهود افراد باید برای بانک قابل درک باشد و بانک بر اساس آنها عملیاتی مانند انتقال، نگهداری و اعطای اعتبار را از نو طراحی کند.
این موضوع با مباحثی مانند اعتبارسنجی ارتباط پیدا میکند یعنی اینکه دارایی یک فرد لزوماً محدود به پول نقد او نیست و میتوان بر اساس سایر داراییها، اعتبار بیشتری به او اختصاص داد.
دکتر خسروی: نکته جالب دیگر در مورد چلنجر بانکها این است که در ادبیات حوزه بانکداری، این مفهوم تکامل یافت. ابتدا با عنوان چلنجر بنک شروع شد، سپس به آلفا بنکینگ و در نهایت به نئو بنکینگ تغییر نام داد. در ابتدا، ایده این بود که چلنجر بنکها آمدهاند تا بانکهای سنتی را کنار بزنند، مشابه آنچه در صنعت حمل و نقل با ظهور اسنپ اتفاق افتاد.
اما به نظر میرسد که این روند در دنیا به آن شکل پیش نرفت. یعنی این اختلال به معنای جایگزینی کامل نظام سنتی نبود، درست است؟
دکتر محمدیان: بله، دقیقاً. به درستی، اصطلاح به “نئو” تغییر کرد. این مفهوم یادآور جمله معروف نیوتن یا نیچه است که میگوید: “ما بر شانه غولها ایستادهایم.” نئو به این معناست که ما تاریخ را پذیرفتهایم و اکنون با دیدگاهی جدید به آن مینگریم، نه اینکه در تضاد با گذشته باشیم. این رویکرد به نظر میرسد در ایران نیز پررنگتر شده است.
دکتر خسروی: بله، به خصوص با توجه به اینکه ما در زمینه بانکداری و در فضای قانونگذاری پولی صحبت میکنیم، باید در نظر داشته باشیم که با یک صنعت کاملاً قانونمند سر و کار داریم که در آن اعتماد و رضایت مردم بسیار مهم است.
دکتر محمدیان: دقیقاً. ما نمیتوانیم و نباید به دنبال کنار زدن کامل بانکها باشیم. در عوض، میتوانیم از بانکها به عنوان زیرساخت استفاده کنیم و از آنها بهره ببریم. اخیراً، یکی از مدیران بانکی از مفهوم “بانکداری نامرئی” صحبت کرد، به این معنا که بانکها باید خدمات پایه را ارائه دهند، مانند نگهداری امن پول و اتصال به شبکههای پرداخت ملی.
دکتر خسروی: پس شما معتقدید که در مفهوم نئوبانک، باید بیشتر بر جنبه “نئو” تمرکز کنیم تا “بانک”؟
دکتر محمدیان: بله، دقیقاً. ماموریت ما در استارتاپهای فینتک این است که این “نئو” را به درستی تفسیر و اجرا کنیم. مهمترین تفسیر من از کلمه “نئو” در ادبیات کارآفرینی، جایی است که ما میتوانیم مدل کسب و کار بانک را تغییر دهیم. به عنوان مثال، آیا تنها مدل کسب و کار ممکن برای یک نئوبانک، خرید و فروش پول است؟ ما میتوانیم مدلهای جدیدی ایجاد کنیم، مانند نئوبانک آسیایی که سیستم محاسبه سود برای کاربر را بر اساس تعداد قدمهای پیادهروی او تنظیم کرده بود، و مسئله سود کاربر را با مسئله سلامت پیوند زده بود.
در حوزه نئوبانک، اگر ما به سمت اصلاح مدل کسب و کار حرکت نکنیم و آن را مورد بازنگری قرار ندهیم، ممکن است همان اتفاقی بیفتد که در ابتدای بحث اشاره کردیم؛ یعنی نئوبانک صرفاً به معنای یک کارت بانکی زیباتر تلقی شود. البته ما در لایه فرم و ابزار نیز تلاش میکنیم تحول ایجاد کنیم، اما اگر تمام تحول محدود به این باشد، احتمالاً به زودی از سوی خود کاربر با این پرسش مواجه خواهیم شد که این نئوبانک چه تفاوتی با بانکهای سنتی دارد.
دکتر خسروی: بله، و اگر پاسخ این سؤال برای کاربر روشن نباشد، احتمالاً در بهترین حالت، نئوبانک صرفاً یک کارت بانکی در کنار سایر کارتهای بانکی کاربر خواهد بود.
دکتر محمدیان: دقیقاً. ما در نئوبانک میخواهیم با نگاه نوآورانه، شروع به بازنگری اساسی کنیم که اولین محل این بازنگری، مدل کسب و کار بانک است. این بحث جذابی است و در واقع، همینجاست که مرزهای بانکداری دیجیتال با نئوبانکها شکل میگیرد و ارتباط و تمایز بانکداری باز با نئوبانک مشخص میشود.
دکتر خسروی: اگر درست متوجه شده باشم، شما معتقدید که مرکز خدمات، همان بانکداری باز است که کارکرد بانکی دارد و احتمالاً API ها در آن باقی میمانند. اما مدل خدماتی که روی آن ساخته میشود، تفاوت بین بانکداری دیجیتال و نئوبانک را مشخص میکند. آیا این برداشت صحیح است؟
دکتر محمدیان: کاملاً درست است. بانکداری دیجیتال همان خدمات قبلی را ارائه میدهد، اما با فرآیندی دیجیتالی شده. اما در نئوبانک، ما به دنبال تغییر اساسی در مدل کسب و کار هستیم. مثلاً، در گذشته ما همیشه میگفتیم که مردم به دنبال وام نیستند، بلکه میخواهند چیزی بخرند و پول کافی ندارند. اگر ما بتوانیم این ابزار را با مدل کسب و کار جدیدی ارائه دهیم که هم برای مشتری و هم برای بانک سودآورتر باشد، این همان نقطه تمایز نئوبانک خواهد بود.
دکتر خسروی: برای درک بهتر مخاطبان عام، میتوانیم معماری کلی را اینگونه تقسیمبندی کنیم: ابتدا بانکهای سنتی با شعب فیزیکی را داریم. سپس، اگر بانکی تمام فرآیندهای موجود را روی کانال دیجیتال ارائه دهد، آن را بانکداری دیجیتال مینامیم. اما اگر بانکی زیرساختهای فناورانه خود را در اختیار استارتاپها قرار دهد تا آنها مدل کسب و کار و خدمات جدیدی خلق کنند، وارد فضای نئوبانک شدهایم.
دکتر محمدیان: دقیقاً. در واقع، در نئوبانک، به عنوان زیرساخت عمل میکند و وارد مدل کسب و کار نمیشود. بانک زیرساختهای اصلی را فراهم میکند و از طریق ابزارهایی مانند بانکداری باز یا بانکداری به عنوان سرویس، فضا را برای استارتاپها باز میکند تا آنها بتوانند مبتنی بر این زیرساختها، ارزش جدیدی خلق کنند.
دکتر خسروی: این مفهوم را میتوان با مثال وام که شما زدید، بهتر توضیح داد. در شرایط تورمی، کاربر برای خرید یک کالا نیاز به وام دارد. چرا نیاز به وام دارد؟ زیرا ارزش پولش در شرایط تورمی کاهش یافته است.
دکتر محمدیان: بله، و این دقیقاً جایی است که نئوبانک میتواند با ارائه راهکارهای نوآورانه، مشکل اصلی کاربر را حل کند، نه فقط با ارائه یک وام ساده.
دکتر محمدیان: اگر ما به عنوان بانک به مشتری کمک کنیم تا ارزش پولش در شرایط تورمی حفظ شود یا بهرهوری بیشتری از سرمایهاش داشته باشد، به طوری که دیگر نیازی به وام نداشته باشد، آیا مشکل او حل نشده است؟ البته که حل شده است. میخواهم از این مثال استفاده کنم تا به این مفهوم برسیم که نوآوری در سطح ابزار، آخرین کاری است که باید انجام دهیم، هرچند که قطعاً آن را نیز انجام میدهیم. اما اگر تمام کاری که انجام میدهیم، نوآوری در سطح ابزار باشد – مثل همان کارت بانکی یا اپلیکیشن – احتمالاً نیاز کاربر امروزی را با این اشتیاقش پاسخ ندادهایم.
باید به یاد داشته باشیم که کاربر امروزی، کاربری است که تلفن ثابت را منسوخ کرده، یعنی در خانههایمان دیگر تلفن ثابت کارایی ندارد. کاربر امروزی حمل و نقل، خرید و حتی سلامت را به شکل متفاوتی تجربه میکند و انتظارش از پدیده بانک بسیار بالاتر رفته است. او یک پدیده بسیار نوآورانه، تکنولوژیک و بسیار ساده را انتظار دارد. میخواهد با بانکش دوستانه صحبت کند و حتی در لایه ادبیات نیز تحول اتفاق بیفتد.
برای این کاربر که نیازهای امروزش متفاوت است، ما حتماً باید به مفاهیم اساسی برگردیم و از ابزار عبور کنیم. باید بتوانیم امکاناتی را منبعث از تحول مدل کسب و کار برای بهبود قدرت مالی مشتری ایجاد کنیم.
دکتر خسروی: بله، این نکته بسیار مهمی است. اما سؤالی که مطرح میشود این است که آیا نئوبانکینگ در ایران واقعاً جریانساز شده است یا خیر؟ آیا صنعت بانکداری واقعاً تکانی خورده و اتفاق جدیدی رخ داده است که کاربر چیز جدیدی احساس کند، یا اینکه همه دست به دست هم دادهاند و همان بانکداری سنتی با ظاهری جدید ادامه پیدا میکند؟
دکتر محمدیان: برای پیادهسازی هر ترند نوین فناوری، واقعیت این است که ما به یک سری زیرساخت نیاز داریم. من صادقانه با آن تحلیل که میگوید هیچ تغییری رخ نداده، در یک کلام موافق نیستم. ما دقیقاً پنج سال پیش، به لحاظ قانونی و تکنولوژیکی هیچ امکانی برای افتتاح حساب آنلاین مشتری نداشتیم. اگر ما عزم کردهایم که به نقطهای برسیم که بتوانیم استارتاپهای نوآورانهتری در حوزه بانکداری داشته باشیم، باید از پلی عبور کنیم که آن پل، زیرساختهای اولیه است.
امروز، بعد از 5 سال، ما امکان افتتاح حساب کاملاً آنلاین را هم در قانون و هم در ابزار داریم. امکان دریافت رمزهای بانکی بدون مراجعه به شعبه را داریم. امکان دریافت کارت بانکی از طریق پست را داریم. وقتی این امکانات فراهم میشود، من میگویم نوآوری در حوزه بانک در حال فعال شدن است.
من خوشبین هستم که امروز زمان آن رسیده که استارتاپهایی با ارزشهای پیشنهادی عمیقتر وارد این عرصه شوند و تحولات اساسیتری ایجاد کنند.
اگر با این دیدگاه به پدیده نئوبانک نگاه کنیم، من معتقدم که نئوبانک صرفاً به عنوان یک نام وارد نشده، بلکه یک جریان است. البته اگر در نهایت، مثلاً طی سه سال آینده، کاربر محصولات دیگری با ارزش پیشنهادی خلاقانهتر و عمیقتر دریافت نکند، احتمالاً در همین مرحله باقی خواهد ماند.
خطای ادراکی این است که اگر نئوبانکی امروز توانسته با تغییرات ساده و به قول شما نوآوری در لایه ابزار، جذب خوبی داشته باشد، این اتفاقاً سیگنال بسیار مثبتی است. بازار دارد میگوید که بسیار حساس به این تغییرات است و دوست دارد ببیند که بانکها در حال تحول هستند و رنگ، ادبیات و محصولاتشان در حال تغییر است.
من معتقدم اگر مشتریان با یک کارت بهتر، یک اپلیکیشن بهتر، یک برند جذابتر با ما در این مسیر همراه میشوند و ما را پذیرفتهاند، قطعاً با یک ارزش پیشنهادی کاربردی در مسائل اقتصادی و مالی، بیشتر به ما اقبال نشان خواهند داد.
دکتر خسروی: بله، این نکته بسیار مهمی است. در جایی از صحبتها به ورود نسل Z اشاره شد که به نظر میرسد، حداقل در دنیا، ادبیات زیادی درباره تأثیرگذاری آن وجود دارد. و حتی نسل بعد از Z، که معمولاً نسل آلفا نامیده میشود، نسلی است که اصلاً در دنیای موبایل متولد شده است.
این نسل با تکنولوژیهای جدید بزرگ شده و نوع نگاهش به امنیت، اعتماد و جهان پیرامونش کاملاً متفاوت است. آیا این تحلیل درست است که بگوییم جریانساز شدن نئوبانکها، حداقل در فضای فینتک، چیزی نبود که جریان شکل دهد، بلکه چیزی بود که باید اتفاق میافتاد؟
دکتر محمدیان: بله، هر کسی که در خانه فرزند داشته باشد، این را تجربه میکند که “میکشد آنجا که خاطرخواه اوست”. واقعاً بچهها وقتی میخواهند بازی کنند یا رشد کنند، به سبک خودشان و با جهانبینی امروزشان و مبتنی بر تکنولوژی امروز از ما درخواست دارند. واقعیت این است که نسل حاضر و نسلهای پس از آن، نیاز را در جامعه هدایت میکنند.
یک تفاوت مهم با گذشته این است که شتاب تکنولوژی به طور فزایندهای در حال افزایش است. تکنولوژی با سرعت نمایی رشد میکند، در نتیجه محصولات تکنولوژیک نیمه عمر بسیار کوتاهتری پیدا کردهاند. اگر برای ما 30 سال طول کشید که تولد و انقراض تلفن را ببینیم، برای فرزندان این نسل احتمالاً تولد و انقراض اینترنت و تحول تکنولوژیهای بعدی بسیار سریعتر خواهد بود.
: یکی از نکات مثبتی که من به آن امیدوارم، این است که نسل جدید در حال هدایت و تحمیل سطح جدیدی از نیازمندیها به ارائهدهندگان خدمات است. این امر باعث میشود که ما و ارائهدهندگان آینده مجبور شویم همگام با آنها پیش برویم. در غیر این صورت، با خطر انقراض مواجه خواهیم شد، همانطور که برای برخی شرکتهای تکنولوژی در حوزه موبایل اتفاق افتاد.
با توجه به این شرایط، ما شاهد هستیم که نسل Z امروزه از مفهوم سنتی پول فراتر رفته و بخش قابل توجهی از دارایی خود را در قالب ارزهای دیجیتال نگهداری میکند. این ارزها در حال حاضر تنظیمشده نیستند، ماهیت فیزیکی ندارند، غیرمتمرکز هستند و میتوانند بسیار پرریسک تلقی شوند. با این حال، این نسل حاضر است این ریسک را بپذیرد زیرا مزایای آن را بسیار ارزشمند میداند.
من معتقدم اگر در محصولاتی که خلق میکنیم، بهویژه در حوزه نئوبانک، به نیازها و مزایای مورد نظر نسل حاضر توجه کنیم – که نشانههای آن را در مثال ارزهای دیجیتال میبینیم – و همزمان به مشکلات موجود مانند تورم و قدرت خرید نیز توجه داشته باشیم، میتوانیم با ترکیبی از تکنولوژی روز و حل مسائل جاری، محصولاتی خلق کنیم که سهم قابل توجهی از بازار را به خود اختصاص دهند.
دکتر خسروی: بله، این نکته بسیار مهمی است. از دیدگاه اقتصاد کلان، میتوان گفت که نئوبانکها در یک روند ملایمتر نسبت به بدنه عمومی جامعه، در حال به عهده گرفتن مسئولیتهای بانکداری روزمره هستند. جامعه نیز در حال تطبیق و همگام شدن با این مفهوم است، هرچند با سرعتی کمتر از نسل پرشتاب Z.
دکتر محمدیان: دقیقاً. برای نیازهای معمولی مانند داشتن حساب بانکی، انتقال وجه، مشاهده صورتحساب و سایر امور روزمره که اتفاقاً 80 درصد نیازهای عموم را تشکیل میدهند، دیگر نیازی به مراجعه حضوری نیست. این را میتوان تحولی مشابه آنچه در مورد تلفن رخ داد، دانست – یک تغییر میاندورهای که احتمالاً شاهد انقراض آن نیز خواهیم بود.
من فکر میکنم بسیار مهم است که به استارتاپها این نکته را گوشزد کنیم که اگر در انتهای این مسیر متوقف شویم و پس از دیجیتالی شدن زیرساختهای بانکی، به فکر تحول در مدل کسب و کار و ارائه محصولات نوآورانه نباشیم، سهم بازار خود را از دست خواهیم داد. من به نیازهای شتابزده این نسل به عنوان یک فرصت نگاه میکنم.
در مورد نقش عملکردی که میتواند فراتر از تجربه کاربری ایجاد شود، باید گفت که ما در دوره اول نئوبانک، از سال 1398 تا 1403، تمرکز زیادی بر بهبود تجربه کاربری داشتیم. اکنون معتقدم که در کنار این تجربه بهبودیافته، باید عملکرد را نیز به شدت ارتقا دهیم.
دکتر خسروی: بله، همانطور که اشاره کردید، کریستنسن نیز همواره بر این نکته تأکید داشته است. این مسئله شبیه به جملهای است که در صنایع مختلف تکرار میشود. مثلاً در مورد پرورش اسب، زمانی تصور میشد که همیشه نیاز به اسب خواهد بود، اما امروزه جز در ورزش، دیگر به اسب به عنوان وسیله حمل و نقل نگاه نمیکنیم. شاید روزی برسد که خود مفهوم بانک نیز دچار تحول اساسی شود، هرچند تصور آن در حال حاضر دشوار است.
دکتر محمدیان: بله، اگر به ریشههای این تحولات نگاه کنیم، میتوان گفت که یک سری تغییرات کلان رخ داده است. مثلاً تغییرات نسلی، پیشرفتهای فناوری در حوزههای مختلف مانند گسترش شدید اینترنت و گوشیهای هوشمند در ایران که در مقایسه با روندهای جهانی، رشد بسیار سریع و چشمگیری داشته است. در لایهای دیگر، استارتاپهایی شکل گرفتند که بنیانگذاران آنها لزوماً از نظام بانکداری سنتی نیامده بودند و نگاه متفاوتی داشتند. این استارتاپها تلاش میکردند وارد جریان اصلی شوند و در نهایت، طراحی غالب بازار را شکل دهند.
دکتر خسروی: درست است. و البته نباید از تأثیر بحران کرونا غافل شد که به عنوان یک کاتالیزور عمل کرد و فشار تقاضا را افزایش داد. حتی افراد بالای 35 سال که قبلاً تمایلی به استفاده از خدمات غیرحضوری نداشتند، مجبور به پذیرش این تغییرات شدند.
دکتر محمدیان: بله، کرونا یک بازی برد-برد ایجاد کرد و روند تحولات را تسریع نمود. حال که این اتفاقات رخ داده و هیجان اولیه نئوبانکها تا حدی فروکش کرده، باید به آینده نگاه کنیم. فناوریهای جدید مانند هوش مصنوعی و بلاکچین چه تأثیری بر آینده نئوبانکها خواهند داشت؟ آیا میتوان از بانکداری کاملاً شخصیسازی شده صحبت کرد؟
دکتر خسروی: به نظر من، تکنولوژی در دو لایه بر نئوبانکها تأثیر میگذارد. یک لایه، لایه ارائه است که در آن کاربر با بانک ارتباط برقرار میکند و تجربهاش شکل میگیرد. لایه دیگر، لایه پشتی یا بکآفیس است. مثلاً در مورد بلاکچین، اگرچه کاربر مستقیماً با آن سروکار ندارد، اما این فناوری امکان استفاده از رمزارزها به عنوان یک کلاس دارایی را فراهم میکند.
دکتر محمدیان: درست است. در لایه پشتی، فناوری به ما امکان میدهد که نظام داراییها و خدماتی که به بانک میسپاریم را بسیار متنوع کنیم. همچنین میتوانیم ارتباطات گستردهای با زندگی کاربر ایجاد کنیم. مثلاً اگر فردی در دانشگاه فعالیتی دارد یا در اکوسیستم کسب و کار دستاوردی کسب میکند، همه این اجزا میتوانند به هم متصل شوند و در خدماتی که از بانک دریافت میکند، تأثیرگذار باشند.
دکتر خسروی: نکته جالبی که اشاره کردید در مورد هوش مصنوعی است. این فناوری باعث شده که مفهوم سواد دیجیتال در حال تغییر باشد. دیگر نیازی نیست حتماً بتوانید تایپ کنید، بلکه میتوانید با ابزارها صحبت کنید و آنها پاسخ شما را میدهند. این تحول، برخی مشاغل را نیز تحت تأثیر قرار خواهد داد.
دکتر محمدیان: اما زمانی که رویکرد تنظیمکننده مقررات، ترسیم چارچوبهاست، شرایط متفاوت میشود. به عنوان مثال، اگر تنظیمکننده بگوید که با تقلبهایی که بر روی دارایی و پول مردم انجام میشود مشکل دارد و ضوابطی را تعیین کند که باید رعایت شوند، این رویکرد کاملاً قابل قبول است. یا اگر با مسئله حسابهای اجارهای برای مقاصد خاص مشکل داشته باشد و بخواهد که در زیرساختها کنترلهایی اعمال شود، این نیز منطقی است.
دکتر خسروی: بله، به یاد دارم که تنظیمکننده مقررات در گذشته محدودیتهایی برای حسابها داشت. مثلاً اجازه نمیداد که یک حساب به سرعت باز شود و مبالغ کلان به آن واریز شود.
دکتر محمدیان: دقیقاً. منظورم این است که تنظیم مقررات نباید به معنای تعیین دقیق چگونگی عملکرد باشد، زیرا در دنیای در حال تحول امروز، این امر عملی نیست. اما اگر تنظیمکننده بگوید چه چیزهایی نباید باشد و مدام این موارد را بهروزرسانی کند، با در نظر گرفتن ملاحظات نوآوری و عدم محدود کردن فرصتهای استارتاپها، این رویکرد میتواند مؤثر باشد.
دکتر خسروی: از دیدگاه یک استارتاپ، ما به این خطوط قرمز به عنوان راهنمایی برای جلوگیری از نارضایتی کاربران و تقلب نگاه میکنیم. این دستورالعملها ناشی از تجربه طولانی مدت بانکداری است که ما به عنوان یک استارتاپ نوپا نداریم. بنابراین، ما این موارد را در قالب بخشنامهها دریافت میکنیم و سعی میکنیم در سیستم خود پیادهسازی و از مشکلات پیشگیری کنیم.
دکتر محمدیان: بله، این تعامل بین یک استارتاپ نوآور و تنظیمکننده مقررات که مسئولیت محافظت از حقوق مردم و حاکمیت را بر عهده دارد، بسیار مهم است. ما به عنوان یک استارتاپ از این رویکرد استقبال میکنیم.
دکتر خسروی: در عمل، واقعیت این است که میزان تقلب، تخلف و مواردی مانند پولشویی یا کلاهبرداری در نئوبانکهای ایران در سالهای اخیر بسیار کمتر از بانکهای سنتی بوده است. حتی در مورد شاخصهایی مانند نرخ نکول وامها، عملکرد نئوبانکها بهتر بوده است.
دکتر محمدیان: درست است. در حال حاضر، تنظیمکننده مقررات در مورد نئوبانکها نیازی به مداخله در مورد نرخ نکول ندارد، زیرا کسب و کارهایی که خود متحمل زیان ناشی از نکول میشوند، با روشهای هوشمندانه و نوآورانه این موضوع را مدیریت میکنند. نرخ تقلب و پولشویی نیز به سمت صفر میل میکند.
دکتر خسروی: این موفقیت ناشی از انتقال تجربه نظام بانکی و تنظیمکنندگان مقررات، همراه با استفاده استارتاپها از ابزارهای تکنولوژیک پیشرفته است. به جای استفاده از روشهای سنتی نظارت، از تحلیل دادههای بزرگ و ابزارهای مدرن استفاده میشود.
دکتر محمدیان: بنابراین، میتوانیم بگوییم که نوآوری در صنعت بانکداری با امنیت بیشتر، خدمات نوآورانهتر و سهولت دسترسی و استفاده همراه است. حتی در حوزه تنظیم مقررات نیز، فناوری میتواند به بهبود تکنیکهای مبارزه با پولشویی کمک کند.
دکتر خسروی: بله، کاملاً موافقم. آیا نکته دیگری هست که مایل باشید در پایان این گفتگو مطرح کنید؟
دکتر محمدیان: راستش، من خیلی آماده نبودم، اما یک نکته به ذهنم رسید. اخیراً مصاحبهای از بنیانگذار یکی از استارتاپهای بزرگ کشور دیدم که در مورد تجربه بیش از یک دهه فعالیت استارتاپی صحبت میکرد. ایشان اشاره کردند که با وجود بیش از 15 سال فعالیت، کارآفرینان هرگز به عنوان قهرمانانی که مشکلی از کشور و مردم را حل کردهاند، شناخته نشدهاند. با وجود پیشرفت چشمگیر نسبت به 15-16 سال پیش و دستاوردهایی در زمینه اشتغالزایی و درآمدزایی، متأسفانه قدردانی شایستهای از آنها صورت نگرفته است.
مایلم تأکید کنم که هر فردی که در این کشور، بهویژه در حوزه کارآفرینی فعالیت میکند – یعنی تصمیم گرفته به جای آنکه صرفاً بخشی از سیستم باشد، نقش پیشرو را ایفا کند، صرف نظر از مقیاس کوچک یا بزرگ – شایسته احترام است. بهخصوص در اکوسیستم نوآوری و فناوری که معتقدم فاصله ما با جهان در این صنعت بسیار اندک است و امید و خدمات بهتری را برای مردم و همکاران فراهم میکند.
وظیفه ماست که تا حد امکان مانعی بر سر راه این افراد ایجاد نکنیم و در صورت توانایی، به آنها کمک کنیم. این مأموریت از اهمیت بسزایی برخوردار است.
از شما و مجموعه فیوچراو برای این فرصت و توجهی که به مقوله نوآوری و آیندهپژوهی نشان میدهید، سپاسگزارم. این اقدامات قطعاً به ترویج فرهنگ نوآوری و همراهی عموم با این مسئله کمک شایانی میکند.
دکتر خسروی: بسیار سپاسگزارم، لطف دارید. اجازه دهید تجربهای را با شما در میان بگذارم. دوستی داشتم که چند سالی در کره و ژاپن زندگی میکرد. او نیز برداشت مشابهی داشت، اگرچه با بیانی متفاوت. میگفت در آنجا مردم با افتخار از شرکتهایی مانند هیوندای و سامسونگ یاد میکنند.
آرزو میکنیم روزی برسد که حداقل بخشی از جامعه ما نیز با همین شور و اشتیاق از شرکتهایی مانند دیجیکالا و بلوبانک یاد کنند. نه از روی حسادت یا با هدف ایجاد مانع، بلکه با افتخار و حمایت.
دکتر محمدیان: کاملاً موافقم. از شما برای این گفتگوی ارزشمند بسیار سپاسگزارم.
دکتر خسروی: من هم از شما بسیار متشکرم.
درباره این قسمت:
- عنوان: گفتگو با محسن محمدیان درباره نئوبانکها و آینده بانکداری
- مدت: ۱:۰۴:۲۵
- تاریخ انتشار: ۱۵ خرداد ۱۴۰۳