معرفی
یکی از محصولات پلتفرم futureof.ir سلسه گفتگوهایی با خبرگان تکنولوژی درباره ی آینده و فناوری است. در این اپیزود از سلسه گفتگوهایی دربارهی هوش مصنوعی و آینده، دکتر مهدی محمدی، رئیس انجمن مدیریت فناوری و نوآوری ایران با امیرحسین کارآگاه، مدیرعامل شتابدهندهی پرسیسژن، درباره تشریح مفهوم زیست فناوری و گستردگی کاربرد آن در عرصههای مختلف صحبت کردهاند. دکتر کاراگاه توضیح دادند که زیست فناوری به معنای استفاده از سلولها و باکتریها برای تولید داروها و درمان بیماریهاست و این روشها به طور خاص در حوزه درمان برخی بیماریهای خاص مانند سرطان و بیماریهای خودایمنی مورد استفاده قرار میگیرند.
در پایان این گفتگو، دکتر کاراگاه با ابراز خوشبینی نسبت به آینده صنعت زیست فناوری در ایران، بر ضرورت بهرهبرداری از تجربیات جهانی در این حوزه تأکید کردند. ایشان همچنین به نیاز به تکنولوژیهای نوین و اهمیت همکاریهای بینالمللی برای ارتقاء کیفیت و رقابتپذیری داروهای ایرانی اشاره نمودند.
این گفتگو با حمایت ویژه دبیرخانه برنامه ملی آینده نگاری علم و فناوری ایران و همراهی مجموعه ویکست و انجمن مدیریت فناوری و نوآوری ایران و با تهیهکنندگی صابر خسروی تهیه و تولید شده است.
به زودی
دکتر خسروی:سلام. به این اپیزود از فیوچراو خوش آمدید. در این پلتفرم، ما با خبرگان حوزه فناوری در ایران گفتگو میکنیم. هدف و ماموریت اصلی این پلتفرم، ترویج آیندهپژوهی و تجربهنگاری فناوری در ایران است. امروز افتخار داریم که میزبان یکی از فعالترین و پیشروترین مجموعهها در حوزه زیستفناوری در ایران هستیم. مدیرعامل مجموعه پرسیسژن، جناب آقای دکتر امیرحسین کارآگاه، مهمان برنامه ما هستند. آقای دکتر، خیلی خوش آمدید.
دکتر کارآگاه: سلام و درود بر شما و مخاطبین عزیزتان. از دعوتتان متشکرم، در خدمت شما هستم.
دکتر خسروی:همین ابتدا، برای ما که احتمالاً خارج از صنعت شما هستیم، مثل من که پزشکی یا داروسازی نخواندهام، وقتی میشنویم زیستفناوری یا بایوتکنولوژی، کمی گیج میشویم. آیا منظور دارو است؟ آیا مربوط به سلامت است؟ لزوماً پزشکی است یا در حوزههای دیگر هم کاربرد دارد؟ اصلاً وقتی از زیستفناوری صحبت میکنیم، از چه چیزی حرف میزنیم؟
دکتر کارآگاه: خدمت شما عرض کنم که امروزه حوزه زیستفناوری یا بیوتکنولوژی بسیار گسترده شده و در حوزههای مختلف میتوانیم ردی از آن پیدا کنیم. در حوزه سلامت و دارو، منظور ما داروهایی است که پایه و اساس آنها از یک سلول زنده است؛ یک سلول یا باکتری که عامل تولید یک دارو است.
اگر به صنعت دارو نگاه کنیم، ما سه شاخه اصلی داریم:
داروهایی با منشأ طبیعی یا گیاهی که بخشی از طب سنتی ما را هم تشکیل میدهد، داروهای شیمیایی که عمده داروهایی هستند که عموم مردم مورد استفاده قرار میدهند و از سنتز مواد شیمیایی به دست میآیندو داروهای زیستفناوری و بیوتکنولوژی که از سلول و باکتری به دست میآیند.
در مورد داروهای زیستفناوری، سلولها و باکتریها پروتئینهایی را در فرآیند رشد خود تولید میکنند که بعد خالصسازی میشوند و به یک پروتئین اختصاصی میرسیم که فعالیت اختصاصی در بدن ما انجام میدهد و خاصیت درمانی دارد.
دکتر خسروی:متوجه شدم. پس لزوماً محدوده این واژه فقط صنعت دارو نیست، درست است؟ مثلاً زیستفناوری دریا، زیستفناوری هوا و فضا، و حتی در کشاورزی مثل محصولات تراریخته هم کاربرد دارد. حتی پروبیوتیکها که چند سالی است اسمشان را در صنایع غذایی و مکملهای غذایی و دارویی میشنویم، از همین حوزه آمدهاند.
دکتر کارآگاه: بله، دقیقاً. امروز ما شرکتهایی داریم که تخصصی روی محصولات حوزه پروبیوتیک کار میکنند و اینها دارند فلور نرمال روده، دهان و غیره را تنظیم میکنند. حوزه زیستفناوری بسیار گسترده است.
دکتر خسروی:شروع این صنعت در ایران از کجا بوده است؟
دکتر کارآگاه: خوب است که انستیتو پاستور را به عنوان یک مجموعه نام ببریم که در ایران با سابقهای حدود 100 ساله فعالیت میکند. اما شروع جدی آن در واقع از دهه 70 شمسی در ایران بوده است. این نکته مهم است که با یک فاصله 30 ساله از دنیا، صنعت بایوتک وارد ایران شد، ولی رشد بسیار سریعی داشت.
در دهه 70، زمانی که هنوز واژه “دانشبنیان” ناشناخته بود، این صنعت واقعاً دانشبنیان بود. اساتیدی از دل دانشگاه آمدند و شرکتهای خصوصی را ایجاد کردند، با تمام مشکلات آن زمان. کمکم این شرکتهای خصوصی ایجاد شدند و اسامیای مانند سیناژن، پویش دارو، آریا تیناژن، زیست دارو دانش و غیره شکل گرفتند و بایوتک دارویی در ایران توسعه یافت.
در کنار اینها، شرکتهایی در حوزه تشخیص و تجهیزات پزشکی مرتبط با تشخیص شکل گرفتند که آنها را هم میتوانیم از حوزه بایوتک بدانیم. این شرکتها در تولید کیتهای تشخیصی که ماهیت بایوتک دارند، فعالیت میکنند.
کمکم رشتههای مرتبط در دانشگاهها ایجاد شدند، افراد تحصیل کردند، و ما به جایی رسیدیم که در حدود سال 1393-94، ما 15 داروی بایوتک را در ایران تولید کردیم.
در حدود سال 1393-94، ما به نقطهای رسیدیم که 15 داروی بیوتکنولوژی را در ایران با فناوری بومی تولید میکردیم. وابستگی به خارج از کشور، چه از نظر دانش، چه از نظر تجهیزات و چه از نظر ارزبری، به میزان قابل توجهی کاهش یافته بود. ما در حال تولید تعدادی از 10 داروی پرفروش دنیا در حوزه بیوتکنولوژی در ایران بودیم. این صنعت جایگاه خود را تثبیت کرده و حتی صادرات نیز آغاز شده بود.
البته باید توجه داشت که صادرات در این حوزه با چالشهای خاص خود روبروست. برخلاف داروهای گیاهی و شیمیایی، داروهای بیوتکنولوژی برای ورود به بازار حتماً باید مطالعات انسانی روی آنها انجام شود. جلب اعتماد جامعه پزشکی و مردم برای شرکت در مطالعات بالینی، خود چالشی بزرگ است. فرمهای رضایتنامه پیچیدهای به افراد ارائه میشود که در آن ذکر شده این دارو برای اولین بار تولید شده و مسئولیتهای احتمالی را مشخص میکند.
با این حال، این روند در ایران به خوبی پیش رفت و کمیتههای اخلاق پزشکی در این زمینه کمک شایانی کردند. نکته مهم دیگر این است که دولت نیز در دهههای 70 و 80 حمایت قابل توجهی از این صنعت به عمل آورد و توسعه صنعت بیوتکنولوژی دارویی در کشور به یک اولویت تبدیل شد.
به تدریج، ما وارد حوزه تولید واکسن شدیم و این بخش نیز عمدتاً در بخش خصوصی توسعه یافت. در ادامه میتوانم به تفصیل توضیح دهم که چگونه استارتاپهایی در این حوزه شکل گرفتند و صنعت بیوتکنولوژی ما گستردهتر شد.
دکتر خسروی:بله، لطفاً ادامه دهید. از شرکت سیناژن که در سال 1373 تأسیس شد، شروع کنید.
دکتر کارآگاه: بله، درست است. سیناژن در سال 1373 تأسیس شد. اما اجازه دهید به سال 1395 و تأسیس شرکت پرسیسژن بپردازم. فلسفه ایجاد پرسیس این بود که ما در سال 1394 توانایی تولید 15 داروی بیوتکنولوژی را داشتیم، در حالی که در دنیا بیش از 170 داروی بیوتکنولوژی وجود داشت.
گرچه تولید همه آنها برای ما صرفه اقتصادی نداشت، اما منطقی بود که تعداد داروهای تولیدی را به 40 یا 50 مورد افزایش دهیم. ظرفیت تولید در کشور در حد 5 یا 6 شرکت خصوصی بود که شکل گرفته بودند و هر کدام با سرعت و امکانات خاص خود فعالیت میکردند. تعداد مولکولهای در صف تولید زیاد بود و فارغالتحصیلان حوزههای مختلف که میتوانستند در این صنعت کار کنند، بسیار زیاد بودند. اما آن 5-6 شرکت ظرفیت لازم برای جذب همه این افراد را نداشتند.
بنابراین، ما تصمیم گرفتیم جایی را ایجاد کنیم – که در آن زمان نمیدانستیم نامش شتابدهنده است – تا زیرساخت تحقیق و توسعه را فراهم کنیم. هدف این بود که تیمهای فناور و شرکتهای کوچک بتوانند روی محصولاتی که در دنیا تولید شده و مورد نیاز کشور ما هستند، کار کنند. وقتی به دانش فنی صنعتی میرسیدند، میتوانستند یا خودشان جذب سرمایه کرده و تولید کنند، یا دانش را به یکی از آن 5-6 شرکت بزرگتر بدهند تا آنها سرمایهگذاری کرده و تولید را آغاز کنند.
پرسیس با این فلسفه و تفکر ایجاد شد و یک خط قرمز هم برای خود تعیین کرد: روی محصولات مشابه تولید داخل کار نمیکند، زیرا هدف برداشتن باری جدید از دوش صنعت بود.
یکی از نمونههای بسیار مهم در این زمینه، واکسن آنفولانزای نوترکیب است. همچنین واکسن پاپیلوما که برای پیشگیری از سرطان دهانه رحم استفاده میشود، از دیگر دستاوردهای مهم است. شرکتهایی نیز در حوزه پلاسما تأسیس شدند و پالایشگاه پلاسما در بخش خصوصی ایجاد گردید.
لازم به ذکر است که ما بیش از 50 سال است که مشابه صادرات نفت، خون را به خارج از ایران ارسال میکردیم و آنها پس از فرآوری، محصولات را به ما میفروختند. متأسفانه در این مسیر، اتفاقات ناگواری نیز مانند ماجرای خونهای آلوده رخ داد. اما امروز، سه شرکت در ایران در حوزه پلاسما فعالیت میکنند.
در بخش واکسنهای دام و طیور نیز پیشرفتهایی حاصل شده و امروزه شرکتهایی در بخش خصوصی در این زمینه فعال هستند. در مورد سرمهای درمانی مانند پادزهر مار و عقرب نیز پیشرفتهای قابل توجهی داشتهایم. قبلاً آمار بسیار دردناکی از مرگ چوپانان و کشاورزان ما بر اثر عقربگزیدگی وجود داشت که اکنون تا حد زیادی کنترل شده است.
دکتر خسروی:بله، و بعد از آن به بحران کرونا رسیدیم. نظر شما درباره تأثیر این بحران بر صنعت سلامت ایران چیست؟
دکتر کارآگاه: به نظر من، شیوع کرونا اتفاق مهمی برای صنعت سلامت ایران بود، زیرا نشان داد که این صنعت از قابلیتهای بالایی برخوردار است. هر آنچه در دنیا برای درمان، پیشگیری و تشخیص مطرح شد، شرکتهای ایرانی توانستند با فاصله زمانی کمی از دنیا، آن را در اختیار مردم قرار دهند.
شما شاهد بودید که هر کیت تشخیصی که برای تشخیص کرونا مؤثر شناخته شد، توسط شرکتهای دانشبنیان مانند پیشتاز طب تولید و در دسترس قرار گرفت. داروهای مطرح شده، چه شیمیایی و چه بیوتکنولوژی، در اختیار بیماران قرار گرفت. در زمینه داروهای گیاهی حتی جلوتر رفتیم و برخی داروهای گیاهی جدید نیز در کشور ما مطرح شد.
پلاسما و واکسن در چندین پلتفرم مختلف تولید و در اختیار مردم قرار گرفت. در زمینه تجهیزات پزشکی مانند ونتیلاتور نیز پیشرفتهایی حاصل شد. در واقع، وابستگی به خارج بسیار کاهش یافت و این صنعت نشان داد که میتواند در شرایط بحرانی، حداقل نیازهای خود را تأمین کند.
دکتر خسروی:آیا این بحران درسهایی هم برای ما داشت؟
دکتر کارآگاه: بله، قطعاً. ما متوجه شدیم که در تولید برخی محصولات استراتژیک مانند واکسن، با گلوگاههایی در تأمین مواد و ملزومات مواجه هستیم. انحصار این مواد عمدتاً در اختیار آمریکا یا یکی دو کمپانی بزرگ اروپایی است که بازار جهانی را مدیریت میکنند.
این وضعیت باعث شد استارتاپهایی ایجاد شوند که هدفشان پوشش دادن این گلوگاههاست. مواد حد واسطی که در صنعت بیوتکنولوژی مورد نیاز است، مانند رزینهای کروماتوگرافی و ادجوانتها، اکنون توسط این استارتاپها تولید میشود و نیاز شرکتهای داخلی ما را تأمین میکند.
لازم به ذکر است که از اوایل دهه 90 شمسی، در حوزه تجهیزات تولیدی این صنعت نیز شرکتهایی وارد شدهاند. فرمانتور، بیوراکتور، سانتریفیوژ و تجهیزات مشابه اکنون در کشور ما با کیفیت مناسب تولید میشود.
دکتر خسروی:در مورد انتهای زنجیره، یعنی بازاریابی دارو و صادرات، وضعیت ما چگونه است؟
دکتر کارآگاه: امروزه 50 درصد صادرات دارویی کشور ما مربوط به حوزه داروهای بیوتکنولوژی است. البته باید توجه داشت که حجم کلی صادرات ما هنوز چشمگیر نیست و تراز تجاری ما منفی است. ما بیش از یک میلیارد دلار واردات دارو و ملزومات آن را داریم، در حالی که صادرات ما حدود 100 میلیون دلار است.
دکتر خسروی:در بازار بینالمللی، رقابت با شرکتهای چند ملیتی که سابقه طولانی دارند، بسیار دشوار است. سؤالی که برای من پیش میآید این است که آیا ما در صادرات داروهای گیاهی موفقتر بودهایم؟ به نظر میرسد فرآیند تأیید داروهای گیاهی سادهتر باشد، در حالی که برای داروهای مدرنتر، این فرآیندها پیچیدهتر میشوند. آیا این برداشت صحیح است؟
دکتر کارآگاه: بله، نکات شما کاملاً درست است. اجازه دهید چند نکته مهم را توضیح دهم:
مورد اول، برای ورود داروها به بازار، ما ملزم به انجام مطالعات انسانی هستیم. این مطالعات به صورت دو بازویی و در مقایسه با نمونه خارجی انجام میشود. این فرآیند کاملاً تحت نظارت وزارت بهداشت است و شرکت تولیدکننده در آن دخالتی ندارد.
نتایج این مطالعات از نظر اثربخشی، کیفیت و عوارض جانبی در اختیار وزارت بهداشت قرار میگیرد و تا زمانی که این نتایج تأیید نشوند، مجوز ورود به بازار صادر نمیشود.
داروهای بیوتکنولوژی عمدتاً برای درمان بیماریهای خاص استفاده میشوند و تنها توسط پزشکان متخصص و فوق تخصص تجویز میشوند. این جامعه پزشکی محدود، ارتباط نزدیکی با یکدیگر دارند و هرگونه عارضه جانبی سریعاً در میان آنها منتشر میشود.
سیستم بهداشت و درمان ما دارای مکانیزمی برای گزارش عوارض جانبی است که مستقیماً به وزارت بهداشت ارسال میشود.
در بازار بینالمللی، ما مستقیماً با وزارت بهداشت کشورهای هدف در ارتباط هستیم. فرآیند صادرات شامل شرکت در مناقصهها، ارائه مطالعات لازم و بازرسی از سایتهای تولید ماست. این فرآیند میتواند بسیار طولانی باشد و گاهی دو تا پنج سال زمان میبرد تا تمام الزامات و استانداردها رعایت شوند.
دکتر خسروی:بله، متوجه شدم. پس میتوان گفت که اگر دارویی در ایران سهم بازار بالایی دارد و پزشکان ایرانی آن را تأیید کردهاند، احتمالاً از کیفیت مناسبی برخوردار است. آیا میتوانید مثالی از این موارد بزنید؟
دکتر کارآگاه: بله، دقیقاً. یکی از مثالهای برجسته در این زمینه، داروی سینووکس است. این دارو یکی از اولین و مشهورترین داروهای بیوتکنولوژی در ایران است که برای بیماران مبتلا به اماس استفاده میشود. این دارو واقعاً نجاتبخش بوده و توانسته سهم قابل توجهی از بازار داخلی را به دست آورد. این موفقیت نشاندهنده کیفیت و اثربخشی بالای آن است.
دکتر خسروی:با توجه به پیشرفتهای اخیر، نگرانیهایی در مورد محدودیت نوآوری به دلیل افزایش سختگیریها وجود دارد. آیا رگولاتوری باید انعطاف بیشتری در برابر نوآوری داشته باشد؟
دکتر کارآگاه: بله، درست است. سختگیریها افزایش یافته و ممکن است بیشتر هم شود. این امر به دلیل نیاز به تجربه و تخصص در ریسکپذیری است. صرفاً دانش روز کافی نیست؛ گاهی باید به تجربیات گذشته و مدیریت دانش رجوع کرد تا بتوان مجوزهای لازم را صادر کرد.
با این حال، اتفاقات مثبتی نیز رخ داده است. میتوان صنعت بیوتکنولوژی دارویی ایران را به دو دوره قبل و بعد از تأسیس شرکت پرسیس تقسیم کرد. از نظر تنوع فناوریها، شرکتها و محصولات، تغییرات چشمگیری رخ داده است.
نکته جالب این است که پرسیسژن در مهر 1395 فعالیت خود را آغاز کرد، درست زمانی که شرایط اقتصادی ایران رو به وخامت میرفت. با این حال، پرسیس به عنوان یک استارتاپ رشد کرد و امروز علاوه بر تولید و صادرات محصولات خود، به عنوان یک شتابدهنده و مرکز رشد نیز فعالیت میکند.
دکتر خسروی:جالب است که پرسیس و استارتاپهای تحت حمایت آن در چنین شرایط اقتصادی دشواری رشد کردهاند. آیا میتوانید مثالهای بیشتری از این موفقیتها ارائه دهید؟
دکتر کارآگاه: بله، حتماً. یکی از نمونههای موفق، شرکت نویان است که توسط گروهی از دانشآموختگان دانشگاه تهران تأسیس شد. این شرکت با حمایت معاونت علمی ریاست جمهوری و در قالب یک استارتاپ در پرسیس شکل گرفت و موفق به تولید واکسن HPV برای پیشگیری از سرطان دهانه رحم شد. موفقیت این گروه باعث شد تا سایر دانشجویان نیز تشویق به ماندن و کارآفرینی در ایران شوند.
همچنین، استارتاپ دیگری به نام نیواد در حوزه واکسن شکل گرفت. این نمونهها نشان میدهد که حتی در شرایط سخت اقتصادی، امکان کار و پیشرفت وجود دارد.
دکتر خسروی:این مثالها بسیار امیدوارکننده هستند. آیا میتوان گفت که این روند مشابه آغاز صنعت بیوتکنولوژی در ایران در دهه 70 است؟
دکتر کارآگاه: دقیقاً. اگر به سال 1373 برگردیم که آغاز صنعت بیوتکنولوژی در ایران بود، شرایط آن زمان نیز چندان مساعد نبود. کشور تازه از 8 سال جنگ خارج شده بود و زیرساختهای بسیاری آسیب دیده بودند. در آن زمان، صحبت از توسعه صنعت بیوتکنولوژی شاید لوکس به نظر میرسید، اما پیشگامان این صنعت تلاش کردند و زیرساختهای لازم را فراهم کردند.
جالب است بدانید که نرخ تورم در سال 1372 نیز مشابه امروز بوده است. چالشهای فرهنگی و اجتماعی نیز همواره وجود داشتهاند، اما گروهی از متخصصان ایستادگی کردند و این صنعت را بنا نهادند.
امروز نیز ما باید همین مسیر را ادامه دهیم تا آینده این صنعت، که احتمالاً با هوش مصنوعی تلفیق خواهد شد، را بسازیم.
در آینده، فناوریهای پیشرفتهای مانند سلولهای بنیادی و پزشکی فردی نیز وارد کشور خواهند شد. ما باید همواره با این دیدگاه پیش برویم که افرادی در این کشور به دانش و محصولات ما نیاز دارند. همانطور که گفته میشود، حداکثر تعداد محدودی میتوانند مهاجرت کنند، اما اکثریت جمعیت کشور همچنان به خدمات درمانی و داروهای پیشرفته نیاز خواهند داشت. ما که در تهران مشغول فعالیت در این صنعت هستیم، باید به نیازهای افرادی که در مناطق دورافتاده کشور زندگی میکنند نیز توجه کنیم.
دکتر خسروی:درست میفرمایید. با توجه به فضای رسانهای موجود و انتشار گسترده اخبار منفی، به نظر میرسد که نسل جوان ما با نوعی ناامیدی مواجه شده است. چگونه میتوان این دیدگاه را تغییر داد؟
دکتر کارآگاه: بله، متأسفانه شبکههای اجتماعی و برخی رسانهها به طور مداوم اخبار منفی را منتشر میکنند که این امر باعث ایجاد این تصور شده که هیچ کاری در ایران قابل انجام نیست. این در حالی است که ما به عنوان نسل جوان در حال فعالیت و پیشرفت در کشور هستیم. لازم است که جنبههای مثبت و فرصتهای موجود در ایران نیز نشان داده شود.
من قصد ندارم در مورد ماندن یا رفتن نسخهای بپیچم، زیرا این یک تصمیم شخصی است. اما مهم است که افراد هر دو جنبه را ببینند. باید به خاطر داشته باشیم که مهاجرت نیز چالشهای خاص خود را دارد و زندگی در خارج از کشور لزوماً بدون مشکل نیست.
دکتر خسروی:نکته جالبی اشاره کردید. آیا میتوان گفت که در کنار مسئولیت اجتماعی، جنبه اقتصادی نیز در این صنعت قابل توجه است؟
دکتر کارآگاه: بله، دقیقاً. تمام شرکتهایی که نام بردیم، بنگاههای اقتصادی بزرگی هستند. نمیتوان گفت که این فعالیتها صرفاً جنبه خیریه دارند. البته برخی با دید اقتصادی قویتر ممکن است استدلال کنند که هزینه فرصت فعالیت در ایران بالاست و این تلاش و انرژی در جای دیگری مانند سیلیکون ولی میتوانست نتایج بزرگتری داشته باشد.
اما باید به این نکته نیز توجه کرد که ما در قبال کشور و مردم خود مسئولیت داریم. علیرغم تمام مشکلات، این کشور ماست و باید برای توسعه آن تلاش کنیم.
دکتر خسروی:از منظر سیاستگذاری، چه پیشنهاداتی برای توسعه این صنعت و ایجاد انگیزه در نسل جوان دارید؟
دکتر کارآگاه: این سؤال بسیار مهمی است. ما یک مطالعه اقتصادی انجام دادیم و متوجه شدیم که شرکتهای خصوصی در این حوزه، حدود 60 درصد از درآمد و سود خود را به شکلهای مختلف به دولت پرداخت میکنند. این شامل ارزش افزوده، حقوق گمرکی، بیمه پرسنل و مالیات عملکرد است.
این بدان معناست که دولت، بدون درگیر شدن در چالشهای تولید و مدیریت نیروی انسانی، عملاً سهامدار عمده این شرکتهاست. منطق اقتصادی حکم میکند که دولت باید برای رشد و توسعه بیشتر این صنعت تلاش کند، زیرا در نهایت خود دولت نیز از این رشد منتفع خواهد شد.
در حقیقت، هر چه تعداد پرسنل شرکتهای این صنعت بیشتر باشد، میزان بیمه و مالیات پرداختی نیز افزایش مییابد. همچنین، افزایش تراکنشهای مالی منجر به افزایش مالیات بر ارزش افزوده میشود. به علاوه، با افزایش فروش و سود، مالیات 25 درصدی بر درآمد نیز افزایش خواهد یافت. بنابراین، منطقی است که دولت قوانینی وضع کند و شرایطی را ایجاد نماید که به تسهیل فضای کسب و کار منجر شود. این امر نه تنها به نفع صنعت است، بلکه درآمد دولت را نیز افزایش میدهد.
دکتر خسروی:بله، درست میفرمایید. به نظر میرسد که دولت باید در برخی موارد مداخله کند و در برخی موارد دیگر اجازه دهد بازار به تعادل برسد. مثلاً در مورد قیمتگذاری داروها، آیا بهتر نیست شرکتهای دارویی با بیمههای خصوصی و پزشکان به توافق برسند؟
دکتر کارآگاه: بله، دقیقاً. ما باید به سمتی حرکت کنیم که شرکتهای دارویی بتوانند با بیمههای خصوصی و پزشکان به تعادل برسند. شرکت دارویی محصول خود را با قیمت مشخص عرضه میکند، بیمه بر اساس مطالعات خود تصمیم میگیرد آیا آن را پوشش دهد یا خیر، و پزشک نیز بر اساس مطالعات کیفی و نظر رگولاتور تصمیم میگیرد آن را تجویز کند یا خیر. این روند منطقی میتواند به پیشرفت صنعت کمک کند.
دکتر خسروی:با توجه به این موارد، چگونه میتوانیم امید را در نسل جوان زنده نگه داریم؟
دکتر کارآگاه: اگر بتوانیم اخبار مثبت را به نسل جوان، به ویژه نوجوانان 16-17 ساله برسانیم، میتوانیم تغییرات مثبتی ایجاد کنیم. بهبود فضای کسب و کار و اقتصاد عمومی باعث میشود افراد احساس کنند میتوانند از طریق فعالیت اقتصادی، زندگی خود را بسازند. امروزه، حتی برای افراد موفق، دغدغههایی مانند خرید خانه، تعویض ماشین یا حتی خرید گوشی موبایل و لپتاپ وجود دارد. این مسائل محاسبات نسل جوان را تحت تأثیر قرار میدهد.
دکتر خسروی:پس به نظر شما، دولت چه اقداماتی باید انجام دهد؟
دکتر کارآگاه: دولت باید فضای عمومی اقتصاد را آرام کند، چه با تصمیمات سیاسی و چه اقتصادی. باید امید به زندگی و ساختن آینده را تقویت کند. بسیاری از جوانان امروز میپرسند که آیا میتوانند به رفاه نسبی دست یابند. این موضوع بسیار مهم است. همچنین، باید به جنبه فرهنگی توجه کرد و این نسل را با دغدغههایش درک کرد. نسل جدید با دنیایی جهانیشده بزرگ شده و اطلاعات بسیار بیشتری از دنیا دارد.
دکتر خسروی:در مورد وضعیت صنعت زیستفناوری ایران در مقایسه با کشورهای منطقه چه نظری دارید؟
دکتر کارآگاه: امروزه ایران از نظر دانش و تعداد محصولات زیستفناوری در غرب آسیا رتبه اول و در کل قاره آسیا، پس از ژاپن و کره جنوبی، رتبه سوم را دارد. اما این موقعیت شکننده است، زیرا کشورهایی مانند عربستان سعودی و امارات متحده عربی سرمایهگذاریهای عظیمی در این حوزه انجام میدهند و هدفگذاری کردهاند تا سال 2030 به قطب منطقهای در این زمینه تبدیل شوند.
دکتر خسروی:این تغییرات در منطقه چقدر جدی است؟
دکتر کارآگاه: این تغییرات بسیار جدی است. مثال خوبی که میتوان زد، حضور کریستیانو رونالدو در لیگ عربستان است. این اتفاق نشان میدهد که آنها برای رسیدن به اهداف خود جدی هستند و احتمالاً در حوزه بیوتکنولوژی نیز موفق خواهند شد. حتی در حوزههای دیگر مانند ورزش، میبینیم که پلتفرمهای پخش ویدیوی ما اکنون لیگ عربستان را پوشش میدهند، که این امر چند سال پیش غیرقابل تصور بود.
دکتر خسروی:هوش مصنوعی به عنوان یک حوزه نوظهور، کاربردهای گستردهای پیدا کرده است. آیا در زمینه زیستفناوری، بهویژه در ایران، نیز کاربردهایی دارد؟ به نظر میرسد اگر در این حوزه سرمایهگذاری نکنیم، ممکن است با شکاف عظیمی مواجه شویم که جبران آن دشوار خواهد بود. وضعیت فعلی ایران در این زمینه چگونه است؟
دکتر کارآگاه: در حال حاضر، استفاده از هوش مصنوعی در زیستفناوری و صنعت سلامت در ایران هنوز در مراحل اولیه است و ما فاصله قابل توجهی با کشورهای پیشرو داریم. طبق گزارشی که اخیراً مطالعه کردم، ایران در رتبه 94 قرار دارد، که نشاندهنده فاصله زیاد ما با کشورهای پیشرو است.
در سطح جهانی، هوش مصنوعی تحولات عظیمی در این حوزه ایجاد کرده است. برای مثال، در کشف مولکولهای جدید دارویی، که معمولاً فرآیندی زمانبر و پرهزینه است و 10 تا 15 سال طول میکشد، هوش مصنوعی این زمان را به حدود دو سال کاهش داده است. همچنین در مطالعات بالینی، هوش مصنوعی به دقت بیشتر و نظارت بهتر بر مصرف دارو کمک میکند.
دکتر خسروی:این پیشرفتها بسیار چشمگیر است. آیا میتوانید مثالهای دیگری از کاربردهای هوش مصنوعی در این حوزه ارائه دهید؟
دکتر کارآگاه: بله، البته. در زمینه کشف ژنهای مرتبط با بیماریها، هوش مصنوعی امکان آنالیز همزمان صدها ژن را فراهم کرده است. این امر سرعت و دقت تحقیقات را به طور چشمگیری افزایش داده است. در حوزه بازاریابی دارو و انتخاب افراد برای مطالعات بالینی نیز، هوش مصنوعی با ایجاد پایگاههای داده پیشرفته، فرآیند انتخاب را بسیار تسهیل کرده است.
دکتر خسروی:با توجه به این پیشرفتها، چرا ایران در این زمینه عقب مانده است؟ آیا دلایل خاصی برای این عقبماندگی وجود دارد؟
دکتر کارآگاه: یکی از دلایل اصلی، ماهیت بینرشتهای این حوزه است. در کشور ما، ارتباط بین رشتههای مختلف علمی که از هم فاصله دارند، دشوار است. شرکتهای دارویی بزرگ دنیا برای حل این مشکل، به جای ایجاد واحدهای هوش مصنوعی داخلی، با شرکتهای تخصصی در این زمینه ادغام شدهاند. در ایران، ما هنوز در مرحله شناسایی شرکتهای مناسب برای همکاری در این زمینه هستیم.
دکتر خسروی:آیا نگرانیهایی در مورد تأثیر هوش مصنوعی بر اشتغال در این حوزه وجود دارد؟
دکتر کارآگاه: متأسفانه، یکی از چالشهای موجود، نگرانی از بیکاری ناشی از ورود هوش مصنوعی است. این نگرانی باعث ایجاد مقاومت در برابر پذیرش این فناوری شده است. اخیراً، اظهارنظرهایی در مورد تأثیر هوش مصنوعی بر آینده داروخانهها باعث واکنشهای تندی شد. اما باید توجه داشت که این نوع اظهارنظرها در فضای عمومی مفید نیست.
در حوزه سلامت، ما باید به چند نکته مهم توجه کنیم. یکی از مهمترین موارد، اعتبارسنجی دادههایی است که هوش مصنوعی از آنها استفاده میکند. ما به متخصصانی نیاز داریم که بتوانند صحت این دادهها را تأیید کنند.
دکتر خسروی:یکی از نگرانیهای دیگر در مورد استفاده از هوش مصنوعی در حوزه سلامت، مسئله حفظ حریم خصوصی و امنیت اطلاعات است. با توجه به حساسیت پروندههای پزشکی افراد و خانوادههایشان، چگونه میتوان از عدم انتشار ناخواسته این اطلاعات اطمینان حاصل کرد؟
دکتر کارآگاه: بله، این نگرانی کاملاً بجاست. حفاظت از دادههای سلامت یکی از چالشهای اصلی در استفاده از هوش مصنوعی در این حوزه است. ما باید سیستمهایی را طراحی کنیم که ضمن بهرهگیری از مزایای هوش مصنوعی، امنیت و محرمانگی اطلاعات بیماران را تضمین کنند.
دکتر خسروی:نکته دیگری که مطرح شد، مسئله هدایت کنترل شده است. آیا این امکان وجود دارد که دادههایی که هوش مصنوعی از آنها استفاده میکند، جهتگیری خاصی در تشخیص یا درمان ایجاد کند؟
دکتر کارآگاه: این نکته بسیار مهمی است. در واقع، حتی بدون قصد سوء، ممکن است دادههایی که هوش مصنوعی از آنها استفاده میکند، دارای سوگیری باشند. برای مثال، شرکتهای بزرگ دارویی با استفاده از تکنیکهای بهینهسازی موتورهای جستجو (SEO) و حضور گسترده در اخبار، میتوانند مجموعه دادههای بزرگی ایجاد کنند که لزوماً بیطرف نیستند. این دادهها میتوانند ناخواسته الگوریتمهای هوش مصنوعی را به سمت خاصی هدایت کنند.
دکتر خسروی:این موضوع بسیار جالب است. آیا میتوانید مثال دیگری در این زمینه ارائه دهید؟
دکتر کارآگاه: بله، مثال خوبی در این زمینه، بحث املای کلمات در زبان فارسی است. مثلاً در مورد نوشتن کلمه “بلیط”، اینکه آیا باید با “ت” نوشته شود یا “ط” ، الگوریتمهای هوش مصنوعی ممکن است بر اساس دادههای موجود در وبسایتهای فروش بلیط آنلاین تصمیم بگیرند، که لزوماً صحیح نیست.
دکتر خسروی:با توجه به این چالشها، چه فرصتهایی برای دانشجویان و استارتاپهای جدید در حوزه زیستفناوری وجود دارد؟ چه روندهایی در ایران قابل مشاهده است؟
دکتر کارآگاه: در حال حاضر، فرصتهای زیادی در این حوزه وجود دارد. اگر بخواهم چند حوزه را که سریعتر به محصول میرسند معرفی کنم، میتوانم به موارد زیر اشاره کنم:
محصولات آرایشی مبتنی بر زیستفناوری (بایوکازمتیک): مانند بوتاکس و فیلرها که بازار گستردهای دارند.
پروبیوتیکها: که بازار بزرگی دارند و نسبتاً در دسترس هستند.
اما حوزهای که به نظر من آینده تکنولوژی در سلامت است، تلفیق هوش مصنوعی و سلامت است. این حوزه نیاز به تلاش بیشتری دارد، اما پتانسیل زیادی دارد.
همچنین، روشهای جدید دارورسانی بسیار جذاب هستند. مثلاً استفاده از لنزهای چشمی برای رهایش دارو، یا پچهای پوستی که به طور خودکار دارو را آزاد میکنند.
دکتر خسروی:به نظر میرسد که این حوزهها نیاز به افرادی دارد که حاضر باشند سختیهای مسیر را تحمل کنند.
دکتر کارآگاه: دقیقاً. همانطور که نسل دهه هفتادیها آمدند و صنعت زیستفناوری را در کشور مهم کردند، حالا هم نیاز به افرادی داریم که بیایند و نشان دهند که تلفیق هوش مصنوعی و زیستفناوری نه تنها ترسناک نیست، بلکه میتواند بسیار مفید باشد. این مسیر ممکن است 10 تا 15 سال زمان ببرد، اما در نهایت میتواند به شرکتهای بزرگ و موفقی منجر شود.
دکتر خسروی:بسیار ممنون از شما دکتر کارآگاه. این گفتگو برای من بسیار آموزنده بود. امیدوارم در آینده فرصتی باشد تا به طور مفصلتر درباره تجربیات شما در شکلگیری شرکتها در این حوزه صحبت کنیم.
دکتر کارآگاه: خیلی ممنون از دعوت شما. باعث افتخار است که در خدمت شما هستم و امیدوارم این گفتگو مفید بوده باشد.
درباره این قسمت:
- عنوان: گفتگو با دکتر امیرحسین کارآگاه درباره آینده زیستفناوری
- مدت: ۱:۰۱:۳۰
- تاریخ انتشار: ۸ مرداد ۱۴۰۳