انقلاب صنعتی چهارم و هوش مصنوعی
گفتگوی دکتر مهدی محمدی، رئیس انجمن مدیریت فناوری و نوآوری ایران با میلاد اصانلو، مدیر تجاری هولدینگ فناپ، درباره هوش مصنوعی و انقلاب صنعتی چهارم
معرفی
یکی از محصولات پلتفرم futureof.ir سلسه گفتگوهایی با خبرگان تکنولوژی درباره ی آینده و فناوری است. در این اپیزود از سلسه گفتگوهایی دربارهی هوش مصنوعی و آینده، دکتر مهدی محمدی، رئیس انجمن مدیریت فناوری و نوآوری ایران با میلاد اصانلو، مدیر تجاری هلدینگ فناپ، درباره هوش مصنوعی و انقلاب صنعتی چهارم و تأثیرات آن بر اقتصاد و کسب و کارها صحبت کردهاند.
میلاد اصانلو نتیجهگیری کرد که استفاده بهینه از فناوریهای انقلاب صنعتی چهارم میتواند به بهبود کیفیت زندگی و رشد اقتصادی کشور منجر شود. او خواستار توجه بیشتر به این موضوعات و ایجاد بستری مناسب برای نوآوری و پیشرفت بود.
این گفتگو با حمایت ویژه دبیرخانه برنامه ملی آینده نگاری علم و فناوری ایران و همراهی مجموعه ویکست و انجمن مدیریت فناوری و نوآوری ایران و با تهیهکنندگی صابر خسروی تهیه و تولید شده است.
دکتر محمدی: سلام و خوش آمدید به فیوچراو، پلتفرمی که در آن درباره آینده فناوریهای مختلف و تأثیرات آنها بر جنبههای گوناگون زندگی، از اقتصاد و فناوری گرفته تا مسائل اجتماعی و فرهنگی، و همچنین تأثیرات آن بر کسبوکارها و مدلهای کسبوکار آینده بحث میکنیم. در سلسله برنامههای ما درباره آینده هوش مصنوعی و تأثیرات آن در اقتصاد، کسبوکار و تجارت صحبت میکنیم. بهویژه، تأثیرات هوش مصنوعی را میتوان در پارادایمی تحت عنوان انقلاب صنعتی چهارم مورد بررسی قرار داد.
امروز میخواهیم با میلاد اصانلو، مدیر تجاری فناپ و معاون تجاری زیتل، صحبت کنیم. موضوع گفتگوی ما این است که انقلاب صنعتی چهارم یا صنعت نسل 4 چیست، ابعاد آن کدامند، چه تفاوتهایی با انقلاب صنعتی سوم دارد، و اگر بخواهیم در کشور آن را پیادهسازی کنیم یا از فناوریهای انقلاب صنعتی چهارم بهره ببریم، باید به چه جنبههایی بپردازیم و موارد کاربرد آن چه میتواند باشد.
سلام میلاد، امیدوارم که حالتان خوب باشد. ممنونم از اینکه دعوت ما را پذیرفتید. در خدمتتان هستیم. اگر مقدمهای دارید، بفرمایید و سپس دقیقتر درباره ابعاد این موضوع صحبت خواهیم کرد.
میلاد اصانلو: خیلی ممنون از دعوتتان و ممنون از برنامه خوبی که میسازید. من فکر میکنم که باید چنین فضاهایی را در کشور بیشتر داشته باشیم تا بتوانیم درباره تأثیرات فناوری بر صنعت، جامعه و موارد مشابه گفتگو کنیم. هرچه بیشتر این بحثها شکل بگیرد و حرفها زده شود، شاید از درون آنها راهحلهایی بیرون بیاید که حتی مسائل دیگری را هم که خیلی مرتبط نیستند، حل کند. من در خدمتتان هستم.
دکتر محمدی: خواهش میکنم. اگر بخواهیم از دیدگاه تاریخی به موضوع تحولات صنعتی نگاه کنیم، وقتی درباره کامپیوتری شدن و استفاده از رباتها و در واقع اولین کاربردهای هوش مصنوعی صحبت میکنیم، این کاربردها از دهه 1950 شروع شد و تحت عنوان انقلاب صنعتی سوم خود را نشان داد. این گذار از انقلاب صنعتی سوم به چهارم و تفاوتهای صنعت 3 و صنعت 4 در چه بوده و چرا ما یک پیشبینی جدیدی برای صنایع در نظر میگیریم؟
میلاد اصانلو: اجازه میخواهم کمی به عقبتر برگردیم. ببینید، بشر مدرن که اکنون روی زمین زندگی میکند، قدمتش به حدود 40 هزار سال قبل برمیگردد. اگر تمدن بشری را در نظر بگیریم، شاید بتوان گفت حدود 6000 سال قدمت دارد. در طول این شش یا هفت هزار سال، بشر با سرعتی مشخص در حال تشکیل اجتماع و پیشرفت بوده است.
اما یک نقطه عطف در کل زندگی ما روی این کره خاکی وجود داشته که همان بحث انقلاب صنعتی اول است. هر زمان که یک پارادایم بزرگی مانند انقلاب صنعتی شکل میگیرد، پیرامون آن یک سری اتفاقات رخ میدهد که سرعت پیشرفت را چندین برابر میکند. تا قبل از انقلاب صنعتی اول، چیزی به نام علم مدیریت وجود نداشت. علم مدیریت زاییده انقلاب صنعتی اول بود.
زمانی که موتورهای بخار اختراع شدند و به تبع آن، آهن بیشتر در دسترس بشر قرار گرفت و ما راهآهن ساختیم، شاید اولین جایی که احساس شد نیاز است سازماندهی صورت گیرد و مفهومی به نام مدیر و مدیریت ایجاد شود، همین بحث راهآهن بود. چون این یک کار بسیار بزرگ بود که تا آن زمان تجربهاش انجام نشده بود.
پس انقلاب صنعتی اول، علاوه بر موضوع اصلی خود، چند دستاورد دیگر نیز به ما داد که کمک بزرگی به رشد بشر کرد. یکی از آنها توانایی ساختن سازمان بود. ما سازمانسازی را از بعد از انقلاب صنعتی اول و در زمان ایجاد خطوط راهآهن یاد گرفتیم.
این تغییرات رشد کرد و اگر نگاه کنید، همه کسانی که امروز درباره جهان صحبت میکنند، نقطه ثروتمند شدن دنیا را همانجا میگذارند. یعنی میگویند که دنیا از جایی در اروپا شروع به ثروتمندتر شدن و صنعتی شدن کرد و این دقیقاً مصادف با همان انقلاب صنعتی اول است.
بعد که جلوتر رفتیم و به بحث انقلاب صنعتی دوم رسیدیم که بر محور الکتریسیته رخ داد، اتفاقات بسیار بزرگتری ایجاد شد. یعنی تعداد زیادی موارد کاربرد مصرفی ایجاد شد و اقتصاد مصرفگرا شاید به نوعی از بعد از انقلاب صنعتی دوم بیشتر متبلور شد. الان سریالهایی ساخته میشود که دقیقاً نشان میدهد چگونه جامعه، مثلاً آمریکا، به سمت مصرفگرایی میرود. به واسطه تولید الکتریسیته، وسایلی مانند یخچال و تلویزیون ساخته میشود و میبینید که اقتصاد با چه رشد عجیبی مواجه میشود. کشورهایی که این پارادایمها را درک میکنند و میفهمند، میآیند و این اقتصاد را مدام بزرگتر میکنند.
دکتر محمدی: با نگاهی به فواصل زمانی بین انقلابهای صنعتی، مشاهده میکنیم که فاصله بین انقلاب صنعتی اول و دوم تقریباً 150 سال بود، اما این فاصله بین انقلاب دوم و سوم به حدود 50 سال کاهش یافت. اکنون، فاصله بین انقلاب سوم و چهارم به کمتر از 30 تا 40 سال رسیده است. انقلاب صنعتی سوم، که محور صحبت شما نیز بود و از آنجا میخواستیم بحث را شروع کنیم، بر پایه انقلاب ترانزیستوری شکل گرفت. یعنی ما با ایجاد کامپیوتر وارد عصر صنعتی سوم شدیم و دنیا را متحول کردیم. اما به نظر میرسد این تحول از همان انقلاب صنعتی اول آغاز شده، در دومی ادامه یافته و در سومی رشدی فزاینده داشته است. در هر مرحله، شرکتها و کمپانیهای جدیدی پیرامون این اقتصاد شکل گرفتهاند.
زمانی که از دل انقلاب صنعتی سوم و انقلاب کامپیوتر، اینترنت ظهور کرد، اقتصادی حول محور اینترنت شکل گرفت. این اقتصاد اینترنت-محور در دهه 1970 شاید چندان بر اقتصاد سنتی تأثیرگذار نبود و بیشتر بازارهای جدیدی ایجاد میکرد که قرار بود موازی با بازارهای سنتی عمل کنند. در ابتدا، تجارت الکترونیک که در آن زمان شکل گرفت، بیشتر در رقابت با بخش سنتی بود و بخشی از بازار را به دست آورد. شاید حتی بخشی از اقتصاد سنتی فکر میکرد که میتواند به این تحولات بیتوجه باشد.
اما از سال 2000 به بعد، این بازی تغییر کرد. وقتی که ما به تدریج وارد فضای انقلاب صنعتی چهارم شدیم و بین نسل 3 و 4 قرار گرفتیم، دیجیتالی شدن در همه شئون زندگی مردم نفوذ کرد. امروزه نمیتوان از اقتصادی صحبت کرد که صفر درصد وابسته به انقلاب صنعتی سوم و چهارم باشد. حتی تصور دنیایی بدون اینترنت دشوار است، زیرا تقریباً هیچ یک از فعالیتهای عادی بشر نمیتواند بدون آن ادامه یابد.
میلاد اصانلو: بله، دقیقاً. این دیجیتالی شدن در تمام جنبههای زندگی، که نقطه آغاز انقلاب صنعتی چهارم بود، باعث شد هر کسبوکاری که نخواست این تحول را درک کند و به شیوه سنتی خود ادامه دهد، در این تغییر پارادایم حذف شود. این وضعیت شبیه به کسی است که سیستم حمل و نقل مبتنی بر گاری داشت و نمیخواست با ظهور راهآهن تغییر کند.
بسیاری از پیشبینیهایی که درباره آینده دنیا مطرح میشود، مانند اینکه با این سرعت پیشرفت، دنیا در 20 یا 30 سال آینده نابود خواهد شد، یادآور بحثهایی است که در دهه 1860 نیز مطرح میشد. مثلاً میگفتند با این سرعت توسعه، نیویورک در 40 سال آینده نابود خواهد شد. این نگرش ناشی از ذهنیتی است که ما درباره تغییرات داریم و بر اساس علم امروز و فاکتورهای فعلی قضاوت میکنیم. مهمتر اینکه ما اغلب به صورت خطی به این مسائل نگاه میکنیم، در حالی که واقعیت پیچیدهتر است و خود-تنظیمی در آن نقش مهمی دارد.
. ما اکنون در حال گذار از انقلاب صنعتی چهارم به سمت انقلاب صنعتی پنجم هستیم. محوریت اصلی این حوزه دیگر به سمت صنعت در مقیاس بزرگ و تولیدکنندگانی میرود که قرار است اتفاقات بسیار بزرگتری را رقم بزنند. امروزه ابرکارخانههای ما نمیتوانند با این فضای جدید بیگانه باشند. اگر با این فضا بیگانه باشند، قطعاً در بحث کارآمدی و رقابت با دنیا در حوزه تولید محصول عقب خواهند ماند.
نکته مهم دیگر این است که کاربرد انقلاب صنعتی چهارم دیگر فقط حول محور کسبوکارهای خُرد یا زندگی اشخاص نیست. ما در انتهای انقلاب صنعتی سوم دیجیتالی شدیم و به واسطه همین وارد عصر چهارم شدیم. با اینترنت نسل چهارم توانستیم به راحتی در فضای دیجیتال با یکدیگر ارتباط برقرار کنیم. اکنون، فناوریهایی مانند 5G، رایانش ابری و هوش مصنوعی که در دنیا مطرح هستند، بیشتر به سمت کاربردهای صنعتی میروند تا آینده دنیا را از این تصور تاریکی که در ذهن مردم ایجاد شده – که با این سرعت به سمت نابودی میرویم – نجات دهند.
دکتر محمدی: بله، در واقع وقتی به صورت تاریخی به این تحولات و اقتصاد دیجیتالی نگاه میکنیم، میبینیم که در یک دوره، تمرکز ما بر توسعه زیرساخت و اتصالپذیری بود. مخابرات و فناوری اطلاعات و ارتباطات توسعه پیدا کردند. در دوره دوم، اقتصاد پلتفرمی شکل گرفت و ما شاهد ظهور پلتفرمهای بزرگ، از جمله شبکههای اجتماعی، پلتفرمهای تجارت الکترونیک و انواع دیگر پلتفرمها بودیم. دادهها روی این پلتفرمها جمعآوری شدند.
به نظر میرسد لایه سوم، که امروز میخواهیم بیشتر درباره آن صحبت کنیم، جایی است که قدرت پلتفرمها از یک سو و حجم دادهها از سوی دیگر، به بشر این امکان را میدهد که در تمام جنبههای زندگیاش، دیجیتالیسازی و هوشمندسازی را نفوذ دهد. برای مثال، کشاورزی هوشمند میشود، سیستمهای تولیدی هوشمند میشوند، نگهداری و تعمیرات هوشمند میشود، کنترل کیفیت هوشمند میشود، سیستمهای لجستیک هوشمند میشوند و سلامت هوشمند میشود.
اثرات انقلاب صنعتی چهارم، برخلاف سه انقلاب قبلی که بیشتر حوزههای کسب و کار جدیدی را ایجاد کردند و در کنار کسب و کارهای گذشته رشد کردند، در حال ایجاد تحول اساسی در کسب و کارهای موجود است. آیا این درست است؟
میلاد اصانلو: بله، کاملاً درست است. انقلاب صنعتی چهارم که باید بیشتر درباره آن بحث کنیم، در واقع به این معناست که فناوریهایی مانند هوش مصنوعی، اینترنت اشیاء، بلاکچین و حتی فناوریهای واقعیت افزوده و واقعیت مجازی، در حال کمک به افزایش شدید بهرهوری در صنایع ما هستند. به عبارت دیگر، موارد استفاده B2B انقلاب صنعتی چهارم در صنایع بزرگ به شدت در حال رشد است.
دکتر محمدی: بله، و این نکته بسیار مهمی است. مثالی که میتوانم بزنم، فیلمی از جنرال الکتریک است که در آن یک مهندس با استفاده از عینک واقعیت مجازی و دوقلوی دیجیتال، یک کارخانه را از راه دور کنترل میکند. به نظر میرسد که اثرات این فناوریها برای افزایش بهرهوری، افزایش دقت و کاهش خرابی بسیار گسترده است. به نظر شما، در صنایع بزرگ مانند صنعت فولاد یا پتروشیمی، کدام حوزهها بیشتر تحت تأثیر این تحولات قرار میگیرند؟
میلاد اصانلو: ببینید، همه حوزهها و تمام شرکتهای بزرگ مجبورند این کار را انجام دهند. اجازه دهید کمی بیشتر توضیح دهم. همانطور که به درستی اشاره کردید، انقلاب صنعتی سوم یک فضای جدید ایجاد کرد که موازی با صنعت در حال پیشرفت بود – یک اقتصاد جدید مبتنی بر پلتفرم. این اقتصاد جدید در ابتدا ارتباط چندانی با صنعت نداشت. برخی از شرکتها مانند آمازون این فرصت را درک کردند و بازارهای آنلاین ایجاد کردند و سود زیادی به دست آوردند. اما شاید شرکتهای نفتی، گازی یا پتروشیمی چندان درگیر این تحولات نبودند و تنها در حد استفاده از یک سیستم ERP از آن بهره میبردند.
انقلاب صنعتی چهارم این فضای جدا شده را دوباره به صنعت متصل میکند و میگوید که اکنون به بلوغی رسیده که میتواند صنعت را هدایت کند. اگر بخواهیم هرم انقلاب صنعتی چهارم را ترسیم کنیم، بر سه لایه اصلی استوار است: در پایین هرم، اتصالپذیری را داریم، در وسط رایانش ابری، و در نقطه بالایی هرم هوش مصنوعی قرار دارد.
وقتی درباره اتصالپذیری صحبت میکنیم، منظورمان شبکه 5G خصوصی است که برای کارخانه راهاندازی میشود. وقتی درباره رایانش ابری صحبت میکنیم، منظورمان ابر خصوصی است. این دو فناوری چه تأثیری بر کارآمدی یک کارخانه دارند؟ آنها یک سری ویژگیهای جدید به عملیات تولیدی ما اضافه میکنند. برای مثال، یک کارخانه مانند فولاد مبارکه با پیادهسازی 5G خصوصی و ابر خصوصی در کنار هم، شاید بتواند تا 20 درصد کارآمدتر شود.
پیادهسازی صحیح صنعت 4.0 در صنایع ما میتواند تأثیرات چشمگیری بر مسائل زیستمحیطی، اقتصادی و اجتماعی داشته باشد. برای مثال، افزایش کارآمدی در صنایع میتواند به کاهش آلودگی هوا و بهبود شرایط زیستمحیطی کمک کند.
من همواره بر این باورم که اکوسیستم اقتصاد دیجیتال و صنعت 4.0، در صورت اجرای صحیح، میتواند بسیاری از مشکلات کشور را در سطوح مختلف حل کند. این ادعای بزرگی نیست. به مسائل اساسی کشور نگاه کنید: مهاجرت نخبگان، کاهش تولید ناخالص داخلی، آلودگی هوا، مشکلات زیستمحیطی و آبی، و چالشهای ناشی از تحریمها. همه این مسائل را میتوان با پیادهسازی صحیح صنعت 4.0 در صنایع کشور حل کرد.
تصور کنید وقتی ما بتوانیم کارآمدی صنایع خود را 20 درصد افزایش دهیم و در کنار آن مشاغل جدیدی در این حوزه ایجاد کنیم، چه اتفاقی میافتد؟ این مشاغل جدید توسط نخبگان کشور پر خواهند شد. وقتی نخبگان بتوانند شغل مناسب با درآمد کافی داشته باشند، دلیلی برای مهاجرت نخواهند داشت.
علاوه بر این، این تحولات به کاهش تغییرات اقلیمی و بهبود کیفیت هوا کمک میکند که بخش دیگری از دغدغههای جامعه را برطرف میسازد. جامعه چه میخواهد؟ علاوه بر رفاه نسبی اقتصادی و امنیت شغلی، مردم خواهان هوای پاک و محیط زیست سالم برای زندگی هستند. همه اینها از طریق توجه به این تحولات امکانپذیر میشود.
دکتر محمدی: این موضوع جالبی است. آیا میتوانید مثالهای بیشتری از تأثیرات صنعت 4.0 در حوزههای مختلف ارائه دهید؟
میلاد اصانلو: البته. در مورد صنایع بزرگ، اولین گام پیادهسازی زیرساختهای ارتباطی است. ما به شبکه 5G خصوصی و رایانش ابری خصوصی نیاز داریم تا بتوانیم بر روی آن، قابلیتهای هوش مصنوعی را پیادهسازی کنیم و هوشمندسازی مناسبی را انجام دهیم. این به معنای بیکار شدن نیروی کار نیست، بلکه نیروی کار به سمت انجام کارهای تخصصیتر سوق داده میشود. حجم اقتصاد بزرگتر میشود و ما با افراد متخصصتری مواجه خواهیم شد.
در بخش عمومی، اینترنت اشیاء (IoT) یکی از کاربردهای مهم است. پیشنیاز آن، ایجاد زیرساخت ارتباطی گسترده است. در فناوری 5G، ما میتوانیم در هر کیلومتر مربع تا یک میلیون اتصال داشته باشیم، در حالی که این عدد در 4G تنها هزار اتصال است. این امکان ایجاد یک شبکه یکپارچه IoT در کشور را فراهم میکند و مفاهیمی مانند خودروهای خودران یا متصل معنا پیدا میکنند.
دکتر محمدی: این موضوع در حوزه بهداشت و سلامت چه کاربردهایی میتواند داشته باشد؟
میلاد اصانلو: در حوزه بهداشت و سلامت، که یکی از سه روند اصلی اقتصاد جهانی است، این فناوریها میتوانند تحول بزرگی ایجاد کنند. ما کشور پهناوری با جمعیت زیاد داریم. برای ارائه خدمات بهداشتی و درمانی به این جمعیت گسترده، نیاز به زیرساختهای ارتباطی قوی داریم.
با ایجاد شبکه فیبر نوری در تمام استانها، که خوشبختانه وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات در حال انجام آن است، میتوانیم گام بعدی را برداریم. میتوانیم سیستمهای مدیریت درمان آنلاین را راهاندازی کنیم. به جای ایجاد خانههای بهداشت در همه جا، مردم میتوانند به یک شبکه متصل شوند، علائم خود را بیان کنند، تا حدی دارو تجویز شود، و این داروها از مراکز محلی تحویل داده شود.
این سیستم همچنین به ما امکان میدهد اپیدمیها را سریعتر تشخیص دهیم و به سرعت متوجه شویم چه تهدیداتی متوجه سلامت جامعه است. یک نمونه واقعی از کاربرد این فناوریها، مدیریت بحران کرونا بود. در مقایسه با آنفولانزای اسپانیایی در سال 1920، ما توانستیم با وجود مرگبار بودن کرونا، نسبتاً موفقتر عمل کنیم.
بشر توانست پس از حدود 18 ماه از ورود کرونا، به واکسن دست یابد و این واکسن واقعاً توانست این مسئله را کنترل کند. این موفقیت حاصل همکاری هوش مصنوعی و زیرساختهای ارتباطی بود. اگر قرار بود مسیر عادی طی شود – یعنی جمعآوری تمام دادهها، بررسی تمام عوارض، و سپس انجام تحقیق و توسعه در محیط آزمایشگاهی تا زمان تولید واکسن – این فرآیند حدود 10 سال طول میکشید. اما واکسن کرونا را مشخصاً با کمک هوش مصنوعی ساختند.
این تحولات، ابرروندهایی هستند که نمیتوانیم نادیده بگیریم. اگر ما به عنوان کسانی که قرار است اکوسیستم اقتصادی و اجتماعی در جامعه ایجاد کنیم، به این موارد بیتوجه باشیم، صرفاً با یک عقبماندگی جزئی مواجه نخواهیم شد، بلکه عقبماندگی عمیقی برایمان ایجاد میشود که جبران آن بسیار دشوار خواهد بود.
دکتر محمدی: نکته مهمی که در صحبتهای شما وجود داشت، اهمیت زیرساخت ارتباطی است. میتوانید بیشتر در این مورد توضیح دهید؟
میلاد اصانلو: بله، دقیقاً. وقتی درباره صنعت 4.0 صحبت میکنیم، یک لایه زیرساختی بسیار مهم به نام “اتصالپذیری” (Connectivity) داریم. بدون این اتصالپذیری، لایههای بعدی صنعت 4.0 شکل نمیگیرند. ما روی این اتصالپذیری، چهار لایه دیگر را بنا میکنیم: شفافیت (Transparency)، تحلیل (Analytics)، پیشبینیپذیری (Predictability) و بهینهسازی خودکار (Self-optimization).
به عبارت دیگر، ابتدا دادهها شفاف و در دسترس میشوند، سپس قابل پاکسازی و تحلیل میگردند. ما میتوانیم داشبوردها را بسازیم و آنها را نظارت کنیم. این امر رفتار سیستم را قابل پیشبینی میکند. برای مثال، میتوان پیشبینی کرد که کدام بخش سیستم در حال خستگی است و نیاز به تعمیر و نگهداری دارد، یا کجا خرابی در حال افزایش است. در نهایت، سیستم کنترل کیفیت خود را تنظیم میکند، بدون نیاز به دخالت انسان.
دکتر محمدی: پس شما معتقدید که اتصالپذیری، مبنای ورود به انقلاب صنعتی چهارم است؟
میلاد اصانلو: دقیقاً. بدون اتصالپذیری مناسب، ورود به انقلاب صنعتی چهارم امکانپذیر نیست. برای مثال، اگر قرار است سیستمهای سلامت هوشمند ایجاد کنیم، جایی که مردم از طریق گجتها یا ساعتهای هوشمند دادههای سلامتی خود را ارسال میکنند، بدون بستر 5G یا شبکه گسترده LoRa این امر امکانپذیر نخواهد بود.
دکتر محمدی: با توجه به تجربه شما در حوزه مخابرات و ارتباطات، به نظر شما در ایران کدام ظرفیت برای توسعه اتصالپذیری بیشتر وجود دارد؟ آیا باید روی شبکه فیبر نوری سرمایهگذاری کنیم یا شبکههای موجود 5G را توسعه دهیم؟ کدام یک برای انقلاب صنعتی 4 کاربرد بیشتری دارد؟
میلاد اصانلو: ببینید، این دو بحث از هم جدا نیستند. ما باید شبکه 5G و شبکه فیبر نوری را همزمان توسعه دهیم. برای بحث انتقال داده، همه میدانیم که بهترین بستر، فیبر نوری است. ایران کشور پهناوری است و ایجاد یک شبکه منسجم 5G در سراسر کشور کار بسیار دشواری است.
ما باید یک شبکه فیبر نوری سراسری داشته باشیم تا بتوانیم انتقال داده را انجام دهیم. سپس، بر اساس تراکم جمعیتی، باید شبکه 5G را در شهرها گسترش دهیم. این مدلی است که در حال حاضر در دنیا نیز در حال اجراست. شبکه 5G، که بیشتر برای اتصالپذیری و پهنای باند بالا طراحی شده، از نقاط پرجمعیت شروع میشود.
بنابراین، ما دو مرحله داریم: اول، اتصال همه نقاط ایران به مرکز از طریق فیبر نوری، و دوم، ایجاد شبکه 5G در مناطق پرجمعیت برای امکانپذیر کردن سیستمهای IoT همهجانبه، خودروهای خودران و کنترل هوشمند ترافیک در مناطق شهری پرتراکم.
دکتر محمدی: آقای دکتر، به نظر میرسد شبکههای 5G و فیبر نوری مکمل یکدیگر هستند. پس از ایجاد این زیرساختها، چه اتفاقی خواهد افتاد؟
میلاد اصانلو: اجازه دهید نکتهای را مطرح کنم. وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات در حال حاضر روی توسعه شبکه فیبر نوری تمرکز کرده است. این اقدام ضروری است، اما به تنهایی کافی نیست. برای پیشرفت در این حوزه، نیاز به همکاری نهادهای مختلف داریم. به عنوان مثال، شهرداریها نقش مهمی در این فرآیند دارند.
مقایسه کنید تعداد آنتنهای BTS در پاریس و تهران را. در تهران، تعداد دکلهای مخابراتی بیشتری میبینید، زیرا ما زیرساختهای فیبر نوری متعددی داریم که به صورت جداگانه توسط نهادهای مختلف ایجاد شدهاند. ما این زیرساختها را یکپارچه نکردهایم تا بتوانیم از آنها برای نصب تجهیزات 5G استفاده کنیم.
ما به یک نهاد نیاز داریم که بتواند تمام زیرساختهای موجود را یکپارچه کند و اجازه استفاده از آنها را برای گسترش شبکه 5G فراهم کند. اما این کافی نیست. ما باید به مسئله اتصالپذیری در تمام جنبههای زندگی شهری توجه کنیم.
به عنوان مثال، در شهری مانند تهران با تعداد زیادی ساختمان و برج، آیا ما اجازه میدهیم ساختمانی بدون سیمکشی برق ساخته شود؟ خیر. پس چرا همین رویکرد را برای فیبر نوری اعمال نمیکنیم؟ چرا وقتی ساختمانی با هزینه 200 میلیارد تومان ساخته میشود، 4 میلیارد تومان برای نصب شبکه فیبر داخلی هزینه نمیشود؟
دکتر محمدی: این مسئله از کجا نشأت میگیرد؟
میلاد اصانلو: این مشکل از عدم گفتگو بین متخصصان حوزه ICT و متخصصان ساخت و ساز ناشی میشود. ما نیاز به ارتباطات بینرشتهای داریم. اگر قرار است به توسعه ایران فکر کنیم، باید این موارد را نیز در نظر بگیریم. ما ساختمانهای بسیار زیبایی در تهران میسازیم که معادل آنها در نیمی از دنیا وجود ندارد. اگر میتوانیم از بهترین مصالح و طراحیها استفاده کنیم، چرا نباید زیرساخت ارتباطی را نیز در نظر بگیریم؟
دکتر محمدی: این اقدام چه تأثیری بر توسعه اینترنت در کشور خواهد داشت؟
میلاد اصانلو: تأثیر بسیار زیادی خواهد داشت. ایران یکی از کشورهایی است که در آن ساخت و ساز و تبدیل بافت فرسوده به سازههای جدید به طور مستمر انجام میشود. اگر ما فقط یک مورد به چکلیستهای ساخت و ساز اضافه کنیم و بگوییم که هر ساختمان باید فیبر نوری داشته باشد، پس از دو سال شاهد تحولات عظیمی خواهیم بود.
در حال حاضر، وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات در حال ارائه یارانه برای توسعه شبکه فیبر نوری است، اما اگر بخواهیم تمام خانهها را به فیبر نوری مجهز کنیم، به هزاران میلیارد تومان بودجه نیاز داریم. اگر این هزینه بین سازندگان تقسیم شود، مثلاً به جای ساخت استخر در هر ساختمان، شبکه فیبر نصب شود، میتوانیم به سرعت پیشرفت کنیم.
دکتر محمدی: پس شما معتقدید که باید این هزینهها را توزیع کرد؟
میلاد اصانلو: بله، دقیقاً. هر کاری را که بتوانیم به صورت توزیعشده اجرا کنیم، هزینههایش قابل تحملتر میشود. این مانند یک نوع تأمین مالی جمعی برای توسعه زیرساختهای ارتباطی است.
دکتر محمدی: بسیار خوب، به نظر میرسد دو نکته کلیدی برای توسعه صنعت نسل چهارم از صحبتهای شما استخراج میشود. اول اینکه باید به سراغ صنایع بزرگ برویم و کاربردهای صنعت 4.0 را در آنجا پیادهسازی کنیم تا به افزایش بهرهوری کمک کنیم. دوم اینکه باید زیرساختهای ارتباطی را در تمام سطوح، از جمله در ساختمانسازی، توسعه دهیم. آیا این جمعبندی درست است؟
میلاد اصانلو: بله، کاملاً درست است. این دو نکته از مهمترین اولویتهای ما برای ورود به عصر صنعت 4.0 هستند.
دکتر محمدی: آقای اصانلو، به نظر میرسد که حتی با تحول 10 درصدی در برخی صنایع، میتوانیم شاهد رشد اقتصادی قابل توجهی باشیم. آیا میتوانید در این مورد بیشتر توضیح دهید؟
میلاد اصانلو: بله، دقیقاً. اگر صنایع کلیدی ما مانند فولاد، بانکداری، پتروشیمی یا نفت تحول پیدا کنند، تأثیر اقتصادی بسیار چشمگیری در کشور خواهیم دید. بنابراین، یک بخش از کاربردهای صنعت 4.0، صنعتمحور هستند. البته من صنعت را در معنای گستردهتر آن در نظر میگیرم که شامل بانکداری و حتی کشاورزی نیز میشود.
دسته دیگری از کاربردهای صنعت 4.0 به زندگی روزمره مردم، به ویژه در شهرها، مربوط میشود. من این حوزه را “شهر هوشمند” مینامم که شامل اکوسیستم خانه هوشمند نیز میشود. با افزایش پهنای باند در خانهها، امکان ارائه خدمات گستردهتر شهر و خانه هوشمند فراهم میشود.
دکتر محمدی: پس شما دو پارادایم اصلی برای کاربردهای صنعت 4.0 در نظر میگیرید: کاربردهای صنعتی و کاربردهای شهری یا جامعهمحور. در مورد کاربردهای صنعتی، به نظر شما در ایران طی دهه آینده، کدام کاربردها احتمال اجرای بیشتری دارند؟
میلاد اصانلو: در حوزه صنعت، پیادهسازی شبکههای 5G خصوصی و رایانش ابری خصوصی میتواند تأثیر بسزایی داشته باشد. این فناوریها میتوانند بهرهوری را به شدت افزایش دهند و هزینهها را کاهش دهند. به عنوان مثال، در صنایعی مانند معدن، فولاد، نفت و پتروشیمی، پنج مورد استفاده کلیدی وجود دارد که همگی به بهینهسازی، دادهکاوی و هوشمندسازی مربوط میشوند.
در حال حاضر، بخش ذخیرهسازی و پردازش داده در صنعت بسیار هزینهبر است. مراکز داده و تجهیزات مرتبط نیاز به بهروزرسانی مداوم دارند که با توجه به شرایط فعلی، کار پیچیدهای است. استفاده از فناوریهای جدید میتواند این مشکلات را به راحتی حل کند.
دکتر محمدی: و در مورد کاربردهای شهری و جامعهمحور چطور؟
میلاد اصانلو: در این حوزه، ما میتوانیم به سمت ایجاد دوقلوهای دیجیتال برای کارخانهها و حتی شهرها حرکت کنیم. این چیزی است که در حال حاضر در برخی شهرهای پیشرفته دنیا مانند سئول در حال اجراست. البته، این هدف نهایی است و ما باید گام به گام به سمت آن حرکت کنیم.
دکتر محمدی: به نظر میرسد که این دو حوزه – صنعتی و شهری – به نوعی به هم مرتبط هستند. آیا میتوانید در این مورد بیشتر توضیح دهید؟
میلاد اصانلو: بله، کاملاً درست است. این دو حوزه بخشهای مهمی از اقتصاد آینده هستند که در کنار هم معنا پیدا میکنند. شما نمیتوانید صنعت را متحول کنید در حالی که کارکنان آن صنعت در خانههای سنتی با اینترنت کمسرعت زندگی میکنند. این تحول باید همهجانبه باشد. اتصالپذیری که در خانهها ایجاد میشود، زمینه را برای ارائه خدمات جدید فراهم میکند و این خود بخشی از تحول کلی است.
دکتر محمدی: آقای اصانلو، به نظر میرسد که ما با یک انتخاب مواجه هستیم: یا باید صنعت را متحول کنیم یا زندگی روزمره را. شما چگونه این دو را با هم هماهنگ میکنید؟
میلاد اصانلو: ببینید، ما در حال ایجاد یک مدیریت یکپارچه برای بهبود کیفیت زندگی هستیم. این شامل کاهش رفت و آمدهای غیرضروری، کاهش استرس و ارائه تسهیلات بیشتر برای شهروندان است. هدف ما این است که آرامش روانی بیشتری به مردم بدهیم و زمان بیشتری برای تفریح و تربیت فرزندان در اختیارشان قرار دهیم.
دکتر محمدی: پس شما معتقدید که این تحول دیجیتال میتواند تأثیر عمیقی بر ساختار جامعه داشته باشد؟
میلاد اصانلو: دقیقاً. با ایجاد زیرساختهای ارتباطی مناسب و پیادهسازی سرویسهای ارزش افزوده، میتوانیم تأثیر عمیقی بر ساختار جامعه بگذاریم. این میتواند الگوهای مهاجرت را تغییر دهد و نیاز به انتقال فیزیکی مراکز اداری یا صنعتی را کاهش دهد.
دکتر محمدی: میتوانید در مورد تأثیر این تحول بر اقتصاد دیجیتال بیشتر توضیح دهید؟
میلاد اصانلو: بله، با درک کامل و پیادهسازی صحیح اکوسیستم اقتصاد دیجیتال، افراد میتوانند در شهرهای کوچک خود بمانند و همزمان به فرصتهای بزرگ دسترسی داشته باشند. این میتواند جلوی مهاجرتهای غیرضروری را بگیرد و به حفظ بافت اجتماعی کمک کند.
دکتر محمدی: به نظر میرسد که شما کانکتیویتی را به عنوان یک زیرساخت اساسی در کنار آب، برق و گاز میبینید. درست است؟
میلاد اصانلو: کاملاً درست است. همانطور که تأمین آب، برق و گاز باعث بهبود کیفیت زندگی در مناطق محروم شد، امروزه کانکتیویتی یا دسترسی به اینترنت و دادهها نیز یک عنصر ضروری زیرساختی است. بدون این، ورود به دنیای پسادیجیتال امکانپذیر نیست.
دکتر محمدی: در پایان، میتوانید خلاصهای از دیدگاه خود درباره آینده ایران در عصر صنعت 4.0 ارائه دهید؟
میلاد اصانلو: من به آینده خوشبین هستم. ما در گذشته نشان دادهایم که میتوانیم مسائل مردم را حل کنیم. اگر بتوانیم سه عنصر اصلی را کنار هم قرار دهیم – بخش سنتی اقتصاد با سرمایه، بخش استارتاپی با ایدههای نوآورانه، و دولت با قانونگذاری و تنظیمگری مناسب – میتوانیم به موفقیت برسیم. این ترکیب میتواند صنعت 4.0 را برای ما به ارمغان بیاورد.
دکتر محمدی: بسیار سپاسگزارم آقای اصانلو. امیدوارم در آینده باز هم فرصت گفتگو با شما را داشته باشیم.
میلاد اصانلو: من هم از دعوت شما بسیار سپاسگزارم. مایه خوشحالی من بود.
درباره این قسمت:
- عنوان: گفتگو با میلاد اصانلو درباره انقلاب صنعتی چهارم و هوش مصنوعی
- مدت: ۵۴:۴۴
- تاریخ انتشار: ۱۲ تیر ۱۴۰۳